دامپزشک رویایی part2
- پس فعلا، خسته نباشید.
ا/ت ویو
یه مدت کوتاهی گذشت. نزدیک یه ماه. که بعد از یه ماه دوباره کوک رو دیدم
توی این مدت تمام فکرم شده بود کوک
این همه مدت من فقط به اون و فقط به اون فکر میکردم
تمام شب ها خوابش رو میدیدم و اسمش رو صدا میزدم
دلتنگش میشدم و حس بدی داشتم که دیگه نتونسته بودم تا الان ببینمش
( الان توی تعطیلاتن)
سریع دوییدم سمتش و ...
خیلی ناخود آگاه پریدم بغلش
- تو دیگه کی هستی؟
ازم فاصله بگیر( با داد)
ا/ت ویو
سریع از بغلش اومدم بیرون و گذاشتم صورتم رو ببینه تا منو بشناسه
+ منم...ا/ت
- ا/ت؟ تو اینجا چیکار میکنی؟
خدای من خیلی دلم برات تنگ شده بود
تو فکر این بودم که بیام دیدنت اما ...
÷ اوپاااا ... این هرزه کیه توی بغلت؟؟؟
+ هرزه؟ هع هرزه خودتی نفهم الاغ.
من و کوک فقط دوست همیم
÷ چی دوست؟
امکان نداره
اوپااا مگه قرار نشد تنها دوستِ دخترت من باشم؟
البته که من خیلی بیشتر از یه دوستم مگه نه؟
من دوست دخترتم ( تمام حرفاش با اشوهاس)
ا/ت ویو
دوست دختر؟
خدای من، من چه فکری کرده بودم پیش خودم؟
باید احتمالات رو هم در نظر میگرفتم
وایی حتمن براش درد سر درست کردم( کوک رو میگه)
اگه با دوست دخترش بحثش بشه چی؟
رو به کوک گفتم
+ ببخشید من نمیدونستم شما دوست دختر دارید
واقعا معذرت میخوام نباید بدون در نظر گرفتن احتمالات شما رو در آغوش میگرفتم
- نه مشکلی نداره خودتو ناراحت نکن
( یه دونه از اون لبخند خرگوشیاششش🥲وایی خوودااا گلبم)
ا/ت ویو
داشتم از اونجا دور میشدم که صدای دعوا هاشون رو شنیدم
- دختره هرزه با جه رویی جلوی اون میگی من دوست پسرتم هاااا؟؟
پیش خودت چی فکر کردی ؟
تو حتی لیاقت دوستی با منم نداری
÷ چیی؟
تو باید مال من بشی.
- اما قرار نیست حتی دیگه یه لحظه دیگه تورو تحمل کنم
ا/ت ویو
تا اون موقع اونجا وایساده بودم که...
کوک ویو
داشتم برمیگشتم که یهو...
ا/ت رو دیدم که داره به ما نگاه میکنه
یکم خجالت کشیدم اما خوشحال شدم که حقیقت رو فهمیده
ا/ت ویو
خیلی خوشحال بودم که دوست دخترش نیست البته مطمعن نیستم که دوست دخترِ دیگه ای نداشته باشه
+ معذرت میخوام نباید گوش میکردم
- نه ...
کوک میره جلو و ا/ت رو در آغوش میکشه ...
و میگه...
لایک؟
کامنت؟
فالو؟
همایت کنید خوشملا
اگه لایک نکنید منم نمیزارم پارت بعدی رو😌
ا/ت ویو
یه مدت کوتاهی گذشت. نزدیک یه ماه. که بعد از یه ماه دوباره کوک رو دیدم
توی این مدت تمام فکرم شده بود کوک
این همه مدت من فقط به اون و فقط به اون فکر میکردم
تمام شب ها خوابش رو میدیدم و اسمش رو صدا میزدم
دلتنگش میشدم و حس بدی داشتم که دیگه نتونسته بودم تا الان ببینمش
( الان توی تعطیلاتن)
سریع دوییدم سمتش و ...
خیلی ناخود آگاه پریدم بغلش
- تو دیگه کی هستی؟
ازم فاصله بگیر( با داد)
ا/ت ویو
سریع از بغلش اومدم بیرون و گذاشتم صورتم رو ببینه تا منو بشناسه
+ منم...ا/ت
- ا/ت؟ تو اینجا چیکار میکنی؟
خدای من خیلی دلم برات تنگ شده بود
تو فکر این بودم که بیام دیدنت اما ...
÷ اوپاااا ... این هرزه کیه توی بغلت؟؟؟
+ هرزه؟ هع هرزه خودتی نفهم الاغ.
من و کوک فقط دوست همیم
÷ چی دوست؟
امکان نداره
اوپااا مگه قرار نشد تنها دوستِ دخترت من باشم؟
البته که من خیلی بیشتر از یه دوستم مگه نه؟
من دوست دخترتم ( تمام حرفاش با اشوهاس)
ا/ت ویو
دوست دختر؟
خدای من، من چه فکری کرده بودم پیش خودم؟
باید احتمالات رو هم در نظر میگرفتم
وایی حتمن براش درد سر درست کردم( کوک رو میگه)
اگه با دوست دخترش بحثش بشه چی؟
رو به کوک گفتم
+ ببخشید من نمیدونستم شما دوست دختر دارید
واقعا معذرت میخوام نباید بدون در نظر گرفتن احتمالات شما رو در آغوش میگرفتم
- نه مشکلی نداره خودتو ناراحت نکن
( یه دونه از اون لبخند خرگوشیاششش🥲وایی خوودااا گلبم)
ا/ت ویو
داشتم از اونجا دور میشدم که صدای دعوا هاشون رو شنیدم
- دختره هرزه با جه رویی جلوی اون میگی من دوست پسرتم هاااا؟؟
پیش خودت چی فکر کردی ؟
تو حتی لیاقت دوستی با منم نداری
÷ چیی؟
تو باید مال من بشی.
- اما قرار نیست حتی دیگه یه لحظه دیگه تورو تحمل کنم
ا/ت ویو
تا اون موقع اونجا وایساده بودم که...
کوک ویو
داشتم برمیگشتم که یهو...
ا/ت رو دیدم که داره به ما نگاه میکنه
یکم خجالت کشیدم اما خوشحال شدم که حقیقت رو فهمیده
ا/ت ویو
خیلی خوشحال بودم که دوست دخترش نیست البته مطمعن نیستم که دوست دخترِ دیگه ای نداشته باشه
+ معذرت میخوام نباید گوش میکردم
- نه ...
کوک میره جلو و ا/ت رو در آغوش میکشه ...
و میگه...
لایک؟
کامنت؟
فالو؟
همایت کنید خوشملا
اگه لایک نکنید منم نمیزارم پارت بعدی رو😌
۶.۳k
۰۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.