شرحی بر زیارت حضرت زهرا قسمت دوم
#شرحی_بر_زیارت_حضرت_زهرا_قسمت_دوم
امیرالمؤمنین فرمودند 👈 دختر رسول خدا، به خدا پناه
می برم، این حرف ها چیست که می زنید ⁉️
دختر رسول خدا، خداشناس تر از این حرف ها و متقی تر از این درجات هستی. درجات تو بالاتر از این هاست. تو گرامی هستی نزد خدا و خائف درجات تو بالاتر از این هاست که من بخواهم فردای قیامت از تو حساب بکشم و بگویم: چرا با من مخالفت کردی و شأن شما رفیع تر از این حرف هاست که بخواهی من از تو راضی شوم🍃
بعد حضرت علی فرمود 👈 جدایی تو و برای من خیلی سخت است. مصیبت پیغمبر با رفتن شما دوباره برای من زنده شده است. مصیبتی که برای امیرالمؤمنین فاجعه آمیز و ناگهانی است. چقدر تلخ و سخت است. کسی جز خدا
نمی داند سختی این مصیبت را. چقدر این مصیبت مرا غصه دار کرده. این مصیبتی است که نمی شود جبران کرد 😭
ساعتی امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا در این خلوت گریستند. امیرالمؤمنین سر فاطمه را از روی بستر برداشتند و به سینه چسباندند. بعد فرمودند 👈 فاطمه جان ❗️ هر وصیتی داری، بفرما. اگر چه من مأمور به صبرم، ولی خواهی دید که وصیت تو را عملی می کنم
در این امر مأمور به صبر نیستم. هر چه وصیت کنی، وفا
می کنم. بعد بی بی دو عالم وصیت کردند و
فرمودند 👈 علی جان ❗️ برای من تابوتی درست کن و بدن مرا در تابوت قرار بده. بعد شکل تابوت را ترسیم کردند. شاید برای این بود که این پیکر نحیف و چیزی که جز یک سایه از آن نمانده، مقابل چشم امیرالمؤمنین و عزیزانش قرار نگیرد 😭
بعد فرمود 👈 علی جان ❗️وصیت من این است که آن هایی که ظلم کردند، نباید در تشییع جنازه من حاضر شوند. شبانه خودت مرا غسل بده و خودت مرا کفن کن و مخفیانه بدن مرا بردار و خودت مرا در قبر بگذار. وقتی روی قبر مرا پوشاندی، مقابل صورت من بنشین و در تاریکی شب برای من قرآن تلاوت کن😭
بعد فرمودند 👈 تو را به خدا می سپارم. مراقب فرزندانم باش. ایشان دختر کوچکش را در آغوش گرفت و آخرین وداع را با این دختر کرد و فرمود: علی جان! وقتی این دخترم به سن رشد رسید، آنچه در منزل دارم، به این دخترم بسپارید 😭
دوستان خوبم ایام فاطمیه هست و بایدمتوسل به امام زمان شویم پس با اشک روان و دل سوخته دست به دعا بر
می داریم که خداوندا ❗️فرج منتقم را برسان
اللهم عجل لولیک الفرج
خداوندا ❗️به حق اشک های امیر المومنین ظهور امام زمان را برسان
بارالها ❗️این توسلات را از ما بپذیر
امیرالمؤمنین فرمودند 👈 دختر رسول خدا، به خدا پناه
می برم، این حرف ها چیست که می زنید ⁉️
دختر رسول خدا، خداشناس تر از این حرف ها و متقی تر از این درجات هستی. درجات تو بالاتر از این هاست. تو گرامی هستی نزد خدا و خائف درجات تو بالاتر از این هاست که من بخواهم فردای قیامت از تو حساب بکشم و بگویم: چرا با من مخالفت کردی و شأن شما رفیع تر از این حرف هاست که بخواهی من از تو راضی شوم🍃
بعد حضرت علی فرمود 👈 جدایی تو و برای من خیلی سخت است. مصیبت پیغمبر با رفتن شما دوباره برای من زنده شده است. مصیبتی که برای امیرالمؤمنین فاجعه آمیز و ناگهانی است. چقدر تلخ و سخت است. کسی جز خدا
نمی داند سختی این مصیبت را. چقدر این مصیبت مرا غصه دار کرده. این مصیبتی است که نمی شود جبران کرد 😭
ساعتی امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا در این خلوت گریستند. امیرالمؤمنین سر فاطمه را از روی بستر برداشتند و به سینه چسباندند. بعد فرمودند 👈 فاطمه جان ❗️ هر وصیتی داری، بفرما. اگر چه من مأمور به صبرم، ولی خواهی دید که وصیت تو را عملی می کنم
در این امر مأمور به صبر نیستم. هر چه وصیت کنی، وفا
می کنم. بعد بی بی دو عالم وصیت کردند و
فرمودند 👈 علی جان ❗️ برای من تابوتی درست کن و بدن مرا در تابوت قرار بده. بعد شکل تابوت را ترسیم کردند. شاید برای این بود که این پیکر نحیف و چیزی که جز یک سایه از آن نمانده، مقابل چشم امیرالمؤمنین و عزیزانش قرار نگیرد 😭
بعد فرمود 👈 علی جان ❗️وصیت من این است که آن هایی که ظلم کردند، نباید در تشییع جنازه من حاضر شوند. شبانه خودت مرا غسل بده و خودت مرا کفن کن و مخفیانه بدن مرا بردار و خودت مرا در قبر بگذار. وقتی روی قبر مرا پوشاندی، مقابل صورت من بنشین و در تاریکی شب برای من قرآن تلاوت کن😭
بعد فرمودند 👈 تو را به خدا می سپارم. مراقب فرزندانم باش. ایشان دختر کوچکش را در آغوش گرفت و آخرین وداع را با این دختر کرد و فرمود: علی جان! وقتی این دخترم به سن رشد رسید، آنچه در منزل دارم، به این دخترم بسپارید 😭
دوستان خوبم ایام فاطمیه هست و بایدمتوسل به امام زمان شویم پس با اشک روان و دل سوخته دست به دعا بر
می داریم که خداوندا ❗️فرج منتقم را برسان
اللهم عجل لولیک الفرج
خداوندا ❗️به حق اشک های امیر المومنین ظهور امام زمان را برسان
بارالها ❗️این توسلات را از ما بپذیر
۳.۲k
۱۴ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.