🎇تنفر تبدیل به عشق🎇پارتـ¹²
که........
#شوگا
ا.ت رو بغل میکنه و میکشونه سمت خودش!..
گفت:(( میخوای به نالت بیارم؟!
#ا.ت
گفت:(( نه ولم کن...!
#شوگا
ا.ت رو ول کرد و گفت:(( پس بگو این امیر کیه!
#ا.ت
گفت:(( اون رئیس یه باند مافیایی عه و منو دوست داره ولی دروغ میگه یعنی بهم ثابت شد دروغ میگه بقیه هم نداره.....
#شوگا
گفت:(( چجوری ثابت شد عشقم؟!
#ا.ت
گفت:(( خب به من گفت باید ساعت ۶ خونه باشم ولی من تو شهر بودم حواسم به ساعت نبود که دیدم شده ساعت ۱ بدو رفتم عمارتش و دیدم خیلی عصبیه اول فکر کردم به خاطر اینکه دیر کردم ولی بعد یه عکس از تو گوشیش رو بهم نشون داد ولی اون عکس فتوشاپیه......
دیگه همین.....
#شوگا
گفت:(( خب تو اون عکس چی بود عشقم؟!
#ا.ت
گفت:(( تو اون عکس من مثل هرزه ها چسبیدم به چند تا پسر......
هن؟!
چی گفتی؟!
عشقم؟!
با منی؟!
#شوگا
گفت:(( آها معلومه که فتوشاپیه تو اینجور اخلاقی نداری!
جانم؟!
آها آره خب میخوام یه اعترافی بهت بکنم راستش..... یعنی چیزه.....!
🎇خجالت میکشه بگه دوست دارمـ😂🎇
#ا.ت
گفت:(( چیه؟!
#شوگا
گفت:(( من دوست دارمـ!
یعنی این چند وقت بهت یه حسی داشتم ولی فکر نمیکردم عشق باشه!
#ا.ت
چشم هاش مثل بشقاب گرد شده بود گفت:(( به جون خودم من زدم تو پات نه مغزت!
حتما به مغزت سِرایَت کرده (نویسنده⇠😂)
#شوگا
گفت:(( نخیر هم من دوست دارمـ!
#ا.ت
گفت:(( خب راستیتش از خدا پنهون نیست پس بزار بگم که از تو هم پنهون نباشه.......
من هم یه حسی بهت دارمـ!
#شوگا
گفت:(( جان من؟!
#ا.ت
گفت:(( آری......
🎇۲ تا قمری عاشق😝😂😂😂😂😂🎇
هیچی دیگه ا.ت و شوگا پیش هم زندگی کردن ولی ا.ت هرگز از خونه نمیامد بیرون......
1#_ماه_بعد_
#شوگا
اومد خونه و گفت:(( سلام عشق زندگیم چطوری؟!
#ا.ت
گفت:(( سلام پشمک زبون ریز امـ!
خوبم تو خوبی؟!
خسته نباشی!
وِلو یی که!!!!!
#شوگا
گفت:(( تو خوب باشی منم خوبم عشقم!
سلامت باشی!
آره!
یه پرستار میخوام که همین جاس اسمش هم ا.ت عه منم بهش میگم عشقم اون میتونه منو خوب کنه البته اگه بیاد بغلم.....
#ا.ت
رفت بغل شوگا و گفت:(( بفرما اینم بغل!
دیگه چی؟!
#شوگا
لبشو گذاشت رو لب ا.ت و بعد از ۵ دقیقه ازش جدا شد و گفت:(( این طعم لبایِ گیلاسیت منو کشته!
راستی خبر جدید دارم برات!
#ا.ت
گفت:(( کم زبون بریز!
بگو چه خبری!
#شوگا
گفت:(( شرط داره!
#ا.ت
گفت:(( چه شرطی؟!
#شوگا
گفت:(( بیا بغلمـ....
#ا.ت
رفت تو بغل شوگا و گفت:(( بفرما!
حالا خبرتو بگو.....
#شوگا
گفت:(( ارتش هیترت دارن یکی یکی آرمی ها رو میکشن!
#ا.ت
گفت:(( شت😂
اینکه برای تو خیلی بده!
#شوگا
گفت:(( آری!
که یدفعه چشم ا.ت به.........
🎇اینمـ پارتـ¹²🎇
#شوگا
ا.ت رو بغل میکنه و میکشونه سمت خودش!..
گفت:(( میخوای به نالت بیارم؟!
#ا.ت
گفت:(( نه ولم کن...!
#شوگا
ا.ت رو ول کرد و گفت:(( پس بگو این امیر کیه!
#ا.ت
گفت:(( اون رئیس یه باند مافیایی عه و منو دوست داره ولی دروغ میگه یعنی بهم ثابت شد دروغ میگه بقیه هم نداره.....
#شوگا
گفت:(( چجوری ثابت شد عشقم؟!
#ا.ت
گفت:(( خب به من گفت باید ساعت ۶ خونه باشم ولی من تو شهر بودم حواسم به ساعت نبود که دیدم شده ساعت ۱ بدو رفتم عمارتش و دیدم خیلی عصبیه اول فکر کردم به خاطر اینکه دیر کردم ولی بعد یه عکس از تو گوشیش رو بهم نشون داد ولی اون عکس فتوشاپیه......
دیگه همین.....
#شوگا
گفت:(( خب تو اون عکس چی بود عشقم؟!
#ا.ت
گفت:(( تو اون عکس من مثل هرزه ها چسبیدم به چند تا پسر......
هن؟!
چی گفتی؟!
عشقم؟!
با منی؟!
#شوگا
گفت:(( آها معلومه که فتوشاپیه تو اینجور اخلاقی نداری!
جانم؟!
آها آره خب میخوام یه اعترافی بهت بکنم راستش..... یعنی چیزه.....!
🎇خجالت میکشه بگه دوست دارمـ😂🎇
#ا.ت
گفت:(( چیه؟!
#شوگا
گفت:(( من دوست دارمـ!
یعنی این چند وقت بهت یه حسی داشتم ولی فکر نمیکردم عشق باشه!
#ا.ت
چشم هاش مثل بشقاب گرد شده بود گفت:(( به جون خودم من زدم تو پات نه مغزت!
حتما به مغزت سِرایَت کرده (نویسنده⇠😂)
#شوگا
گفت:(( نخیر هم من دوست دارمـ!
#ا.ت
گفت:(( خب راستیتش از خدا پنهون نیست پس بزار بگم که از تو هم پنهون نباشه.......
من هم یه حسی بهت دارمـ!
#شوگا
گفت:(( جان من؟!
#ا.ت
گفت:(( آری......
🎇۲ تا قمری عاشق😝😂😂😂😂😂🎇
هیچی دیگه ا.ت و شوگا پیش هم زندگی کردن ولی ا.ت هرگز از خونه نمیامد بیرون......
1#_ماه_بعد_
#شوگا
اومد خونه و گفت:(( سلام عشق زندگیم چطوری؟!
#ا.ت
گفت:(( سلام پشمک زبون ریز امـ!
خوبم تو خوبی؟!
خسته نباشی!
وِلو یی که!!!!!
#شوگا
گفت:(( تو خوب باشی منم خوبم عشقم!
سلامت باشی!
آره!
یه پرستار میخوام که همین جاس اسمش هم ا.ت عه منم بهش میگم عشقم اون میتونه منو خوب کنه البته اگه بیاد بغلم.....
#ا.ت
رفت بغل شوگا و گفت:(( بفرما اینم بغل!
دیگه چی؟!
#شوگا
لبشو گذاشت رو لب ا.ت و بعد از ۵ دقیقه ازش جدا شد و گفت:(( این طعم لبایِ گیلاسیت منو کشته!
راستی خبر جدید دارم برات!
#ا.ت
گفت:(( کم زبون بریز!
بگو چه خبری!
#شوگا
گفت:(( شرط داره!
#ا.ت
گفت:(( چه شرطی؟!
#شوگا
گفت:(( بیا بغلمـ....
#ا.ت
رفت تو بغل شوگا و گفت:(( بفرما!
حالا خبرتو بگو.....
#شوگا
گفت:(( ارتش هیترت دارن یکی یکی آرمی ها رو میکشن!
#ا.ت
گفت:(( شت😂
اینکه برای تو خیلی بده!
#شوگا
گفت:(( آری!
که یدفعه چشم ا.ت به.........
🎇اینمـ پارتـ¹²🎇
۴.۸k
۱۷ خرداد ۱۴۰۰