عشق جدیدم مافیا Part 30

پارت ³⁰
جینوها ویو :
ذوق زده شده بودم . یه نگاه به جیمین انداختم . جیمین سرش رو به نشان رضایت تکون داد پس گفتم : جناب جئون . بله درخواست شما پذیرفته میشه
بعد کوک حلقه رو دستم کرد و اومد جلو و لبم رو مک زد و منم همراهی کردم
جیمین : باشه بابا حالا بعداً عشق بازیاتون رو بعداً انجام بدید
ا.ت ویو :
وقتی دیدم کوک از جینوها خواستگاری کرد خیلی خوشحال شدم
خودم رو با تهیونگ تصور کردم و قطره اشکی از گونه هام جاری شد . اما از ته دلم واقعا خوشحال شدم
بعد رفتیم و تو ماشین نشستیم
کوک : بچه ها بریم اکواریوم ؟
جینو ها : اره اره برییممم
جیمین : اره بریم
ا.ت : اوم بریم
بعد رفتیم اکواریوم . داشتم ماهی های رنگارنگ کوچیک رو نگاه میکردم
جیمین : ا.ت ما می‌خوایم بریم پیش لاک پشت ها نمیای ؟
ا.ت : نه شما برید من بعداً میام
جیمین رفت و منم داشتم نگاه میکردم
که یهو تهیونگ رو دم در اکواریوم دیدم
ا.ت : ها تهیونگ خیالی اومدی ؟ دلم برات تنگ شده بود
رفتم جلو و لب تهیونگ خیالیم رو بوسیدم اما خیلی حس واقعی بودن میداد
۲ مین بعد
از لب ته خیالی دل کندم و رومو کردم اونور که برم پیش بچه ها که یکی دستم رو گرفت ...........