قلب سیاه
قلب سیاه
•part ۸•
جونگ کوک: خواستم ببوسمش که با دوتا پاش زد تو شکمم و پرت شدم
ات: پسره خر یعنی چه
جونگ کوک: تو معلومه چته؟؟!!! مسخره
ات: گمشو بیرون
( جونگ کوک رفت )
ات: برم لباس بپوشم، ها؟؟!!! اینجا که فقط لباس خوابه نه چرا ؟؟!!
مجبورم همینو. بپوشم
( شب)
جونگ کوک : ات بیا بیرون
ات: واییییییییییی لباس ندارم مجبورم پتو دوره خودم بپیچم
جونگ کوک: هوی چرا پتو دوره خودت پیچیدی ؟
ات: اممم نه باز نکن ، وای
جونگ کوک: چرا همش منو اینجوری می کنی ؟
چرا اینقدر بدنت خوبه؟
•part ۸•
جونگ کوک: خواستم ببوسمش که با دوتا پاش زد تو شکمم و پرت شدم
ات: پسره خر یعنی چه
جونگ کوک: تو معلومه چته؟؟!!! مسخره
ات: گمشو بیرون
( جونگ کوک رفت )
ات: برم لباس بپوشم، ها؟؟!!! اینجا که فقط لباس خوابه نه چرا ؟؟!!
مجبورم همینو. بپوشم
( شب)
جونگ کوک : ات بیا بیرون
ات: واییییییییییی لباس ندارم مجبورم پتو دوره خودم بپیچم
جونگ کوک: هوی چرا پتو دوره خودت پیچیدی ؟
ات: اممم نه باز نکن ، وای
جونگ کوک: چرا همش منو اینجوری می کنی ؟
چرا اینقدر بدنت خوبه؟
۷.۹k
۳۰ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.