دیدار دوباره

دیدار دوباره
کاپل: ات،تهیونگ
پارت ۱
ویو ات
های من اتم ۱۸ سالمه یه ایدل هستم و طرفدار گروه بی تی اسم و بایسم تهیونگ در واقع بخوابم بگم عاشقشم
ویو تهیونگ
من کیم تهیونگ هستم ۳۱ سالمه عضو گروه بی تی اس هستم
ویو ات
سر میز بودیم با هم گروه ای هام بجای که من صبحونمو بخورم میخندیدم تو فکر بودم
الیکا: دختر تو چته
ات: ها هیچیم نیس
هانا: اصلا معلومه
ات: اع اذیتم نکنین دیگه
الیکا: خب بگو ببینم تو فکر کی
ات: تهیونگ
هانا: دختر تو میدونی که اون ایدل معروفی هس حتی اگه خودشم بخواد نمیتونین باهم باشین
ات: هانا میشه بجای اینا یچیزی بگی که خوشحال شم
هانا: ات برای خودت میگم تو معلومه که عاشقش شدی ولی اگه بهش نرسی چکار میکنی
ات: راست میگی (ناراحت)
الارا: خب خب فعلا پاشین حاضر بشیم بریم کمپانی
همه: باشه