آخرین غم

آخرین غم
Part 2
ویو ا/ت
خنده تخل و شیرینی زدی و برای آخرین بار بوسه کوچیک و شیرینی روی لب های مین هو زدی
ویو مین هو
ا/ت برای آخرین بار لب های شیرینش رو روی لبام گذاشت و دیگه نتونستم تحمل کنم و با چشم های پر اشک گفتم
مین هو: میشه لطفا ترکم نکنی و پیشم بمونی تا این سرمارو با گرمی وجودمون تمومش کنیم من میدونم تو قوی هستی و میتونی توروخدا(گریه)
ویو ا/ت
دیدم مین هو داره گریه میکنه یه قطره اشک از چشمام روی گونم چکید و گفتم
ا/ت: عیب نداره عشقم من میدونم تو قوی هستی و میتونی تحمل کنی ولی بدون خیلی دوست دارم
ویو مین هو
با این حرف ا‌/ت قلبم درد گرفت و برام خیلی سخت بود که تنها عشق زندگیم رو اینجوری ببینم و ترکم کنه برای همیشه
مین هو: قول میدم زود بیام پیشت
ویو ا/ت
بی اختیار اشک می‌ریختم مین هو اشکام رو با دست های گرمش پاک کرد و من سرم رو روی شونه مین هو گذاشتم و خودم رو تو بغلش جا دادم و گفتم
ا/ت: ممنون بابت اینکه وارد زندگیم شدی من از زندگیم راضی بودم ممنونم
راوی: سکوتی بین دخترک و پسرت بود
مین هو دست های بی جان و سرد ا/ت رو توی دستاش گرفت و باهم به غروب آفتاب نگاه کردن که یهو...
خمارییییییییییی بمونیددددددددد