پارت دوم
پارت دوم
که اون دختره ایکبیری آمد بهش اهمیت ندادم که دستشو دور بازوم حلقه کرد پسش زدم
کوک : به من دست نزن چی میخای
میون : سلام ددی
کوک : سلام زهر مار ( زیر لب )
کوک : بله کارم داشتی
میون : آمدم دوست پسرمو بینم ( با عشوه و لوس 🤮)
جیمین: اهه حالم بهم خورد
میون: تو چی میگی هویچ ساکت باش
کوک : هوش درست حرف بزن بعدشم اون اسم داره ۱ من دوست پسرت نیستم
۲ از جلو چشام گمشو حالا ( داد)
جیمین: اروم باش کوک
که میون با عشوه رفت
کوک : هوف دختر عنتر
ته : چیشد کوک
کوک : براش تعریف میکنه
ته : عی بابا دختر رو اعصاب به هرزه بیش نیست
بعد از چند مین معلم آمد تدریس کرد درسو سر مو رو میز گذاشتمتم به خواب رفتم
ویو ته
معلم تدریس که کرد رفت از کلاس بیرون یه نگاهی به کوک کردم که دیدیم در کیوت ترین حالت خوابش برده لبخند زدم رفتم کنارش وایسادم دستمو رو شنش گذاشتم تکونش دادم که بیدار شد گیج نگام میکرد
ته : یه چرتی که زدی کوک خان
کوک : آهوم گشنمه
تو کیففشو نگاه کرد دید هیچی ندارع بخور کلافه هوف کشید
ته : میخای اینو بخوری 🥯
کوک :پس خودت چی
ته : دارم یکی دیگه
کوک : 😊ممنون
ته : خواهش بیا بریم دستشویی
کوک : باشه اتفاقا دستشویی داشتم
چند ثانیه بعد رفتن دستشویی آمدن که زنگ خورد این زنگ هنر داشتن و ته تصمیم گرفت که جاشو با جیمین عوض کنه معلم داخل کلاس شد به بچه ها گفت که بغل دستیشونو طراحی کننن
ادامه دارد ....
اینم از این خوشتون آمد برای پارت بعد
لایکا بیشتر از ۱۰ تا باشه
و کامنت تا ۶ باشه میزارم هر کامنت یکی حساب میشه 😊
کارن نظر ؟
که اون دختره ایکبیری آمد بهش اهمیت ندادم که دستشو دور بازوم حلقه کرد پسش زدم
کوک : به من دست نزن چی میخای
میون : سلام ددی
کوک : سلام زهر مار ( زیر لب )
کوک : بله کارم داشتی
میون : آمدم دوست پسرمو بینم ( با عشوه و لوس 🤮)
جیمین: اهه حالم بهم خورد
میون: تو چی میگی هویچ ساکت باش
کوک : هوش درست حرف بزن بعدشم اون اسم داره ۱ من دوست پسرت نیستم
۲ از جلو چشام گمشو حالا ( داد)
جیمین: اروم باش کوک
که میون با عشوه رفت
کوک : هوف دختر عنتر
ته : چیشد کوک
کوک : براش تعریف میکنه
ته : عی بابا دختر رو اعصاب به هرزه بیش نیست
بعد از چند مین معلم آمد تدریس کرد درسو سر مو رو میز گذاشتمتم به خواب رفتم
ویو ته
معلم تدریس که کرد رفت از کلاس بیرون یه نگاهی به کوک کردم که دیدیم در کیوت ترین حالت خوابش برده لبخند زدم رفتم کنارش وایسادم دستمو رو شنش گذاشتم تکونش دادم که بیدار شد گیج نگام میکرد
ته : یه چرتی که زدی کوک خان
کوک : آهوم گشنمه
تو کیففشو نگاه کرد دید هیچی ندارع بخور کلافه هوف کشید
ته : میخای اینو بخوری 🥯
کوک :پس خودت چی
ته : دارم یکی دیگه
کوک : 😊ممنون
ته : خواهش بیا بریم دستشویی
کوک : باشه اتفاقا دستشویی داشتم
چند ثانیه بعد رفتن دستشویی آمدن که زنگ خورد این زنگ هنر داشتن و ته تصمیم گرفت که جاشو با جیمین عوض کنه معلم داخل کلاس شد به بچه ها گفت که بغل دستیشونو طراحی کننن
ادامه دارد ....
اینم از این خوشتون آمد برای پارت بعد
لایکا بیشتر از ۱۰ تا باشه
و کامنت تا ۶ باشه میزارم هر کامنت یکی حساب میشه 😊
کارن نظر ؟
۴.۴k
۱۱ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.