I need you
I need you
Part:12
ویو بیمارستان
جیمین : رسیدیم
پسرا با عجله رفتن تو بیمارستان
شوگا : اومدید
جیهوپ:سلام*سرد*
اعضا : سلام
سومی: جین چیشده
جیهوپ: سلام نونا
سومی: تو اینجا چیکار میکنی(عصبی)
جیهوپ : اومد از حال ات باخبر بشم
سومی: هه خودت به این حالو روز انداختیش حالا نگرانشم هستی ( نسبتا بلند)
جین: بیب اروم باش
سومی:نمی ....
تهیونگ: دکتر اومد
دکتر: شما همراه خانم جانگ ات هستید؟
کوک: بله
دکتر : متاسفم باید بگم که ایشون بر اثر ضربه شدید مغزی به کما رفتن احتمال بهوش اومدنشون خیلی کمه
سومی: نه نه ات*گریه شدید* اینا خمش زیر سر تو اون میسو اشغاله گمشووو گمشو(خودت گمشو زنیکه)
تهیونگ: به نظرم بهتره بری*عصبی*
جیهوپ اونجارو ترک کرد احساس شرمندگی میکرد
رسید به خونه وقتی وارد خونه شد متوجه شد که.....
Part:12
ویو بیمارستان
جیمین : رسیدیم
پسرا با عجله رفتن تو بیمارستان
شوگا : اومدید
جیهوپ:سلام*سرد*
اعضا : سلام
سومی: جین چیشده
جیهوپ: سلام نونا
سومی: تو اینجا چیکار میکنی(عصبی)
جیهوپ : اومد از حال ات باخبر بشم
سومی: هه خودت به این حالو روز انداختیش حالا نگرانشم هستی ( نسبتا بلند)
جین: بیب اروم باش
سومی:نمی ....
تهیونگ: دکتر اومد
دکتر: شما همراه خانم جانگ ات هستید؟
کوک: بله
دکتر : متاسفم باید بگم که ایشون بر اثر ضربه شدید مغزی به کما رفتن احتمال بهوش اومدنشون خیلی کمه
سومی: نه نه ات*گریه شدید* اینا خمش زیر سر تو اون میسو اشغاله گمشووو گمشو(خودت گمشو زنیکه)
تهیونگ: به نظرم بهتره بری*عصبی*
جیهوپ اونجارو ترک کرد احساس شرمندگی میکرد
رسید به خونه وقتی وارد خونه شد متوجه شد که.....
۸.۲k
۲۵ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.