چند پارتی جونگ کوک روز فن ساین پارت ۹

.....با فاصله راه میرفتین ..... حرفی زد و سکوت رو شکست ( جونگ کوک ) تو هم یه آرمی ای درسته؟ ( لیا ) اهوم ( جونگ کوک ) کسی ک بیشتر دوستش داری کیه؟ / نقشه ی شیطانی ای به سرت زد و گفتی ( لیا ) تهیونگ یا جیمین هردوتاشون رو دوست دارم ولی تهیونگ بیشتر! / با این حرفت لبخندش محو شد و جدی شد ولی خودت تو دلت داشتی به قیافش میخندیدی بعد دستتو گرفت و گفت ( جونگ کوک ) بسه دیگه بیا برگردیم / با جدیت راه میرفت و تو از پشت به زور داشتی جلوی خندتو میگرفتی ..... یکم باکلاس بازی در آورد و در ماشین و برات باز کرد سوار شدی ولی قبل اینکه گرد کنه و خودش هم سوار ماشین بشه تو پشت فرمون نشستی و دست به سینه شدی .... وقتی در رو باز کرد با دیدنت تعجب کرد ( جونگ کوک ) لیا؟ برو اون طرف ( لیا ) نه! ( جونگ کوک ) میخوای بیام بغلت کنم هوم؟ ( لیا ) چی؟ ( جونگ کوک ) خودت خواستی! / سریع پاهاتو روی صندلی اون طرف گذاشتی و تا خواستی بری روی اون صندلی بشینی ک جونگ کوک نشست و تو رو روی پاهاش گرفت و عقب کشید....سرت برخورد آروم با شیشه ماشین کرد ولی درد نداشت ( جونگ کوک ) جایی میرفتی؟ / تو چشمات میخ شد.....برق چشماش خیلی خشگل و دلچسب بود.....بدون هیچ تلاشی تو رو بدون حرکت نگه داشته بود.....تنها با یه نگاه توی چشماش انگار طلسم شده بودی.....اون کی بود؟ جئون جونگ کوک عضو بی تی اس؟.... برای تو کسی بود ک الان صاحب قلبت شده بود! درسته ک میگن رسم اول عشق اینه ک تا بفهمی عاشق شدی قلبت رفته! ......چشماتو از نگاه های تیغ مانندش دزدیدی و خواستی تکون بخوری ک دستشو روی چونت قرار گرفت و صورتتو طرف خودش کرد .....مجبورت کرد ک بهش چشم بدوزی .....ضربان قلبت دمای بدنت چند برابر شده بود....حرارتش تو این فاصله ی نزدیک خیلی روت اثر کرده بود.....یعنی تویی ک از پشت گوشی دلباخته ی جونگ کوک بودی .....الان تو فاصله ی یک سانتی متری صورتش بودی!...... آروم گفت ( جونگ کوک ) عرق نکنی شر میشه! / با حرفش خنده ای کردی .... ک با جدیت تمام جلو تر اومد و نوک بینیش رو به بینیت چسبوند ( جونگ کوک ) چرا گفتی بایست تهیونگه؟ چرا من بایست نیستم؟ چرا تهیونگ و به من ترجیح میدی هان؟ / با حرفاش خنده ای کردی و دستاتو دور گردنش گرفتی( لیا ) گفتم کسی ک بیشتر دوستش دارم تهیونگه ولی نگفتم کسی ک قلبمو تصاحب کرده و بایسمه هم تهیونگه! / لبخندی روی لباش نقش بست ( جانگ کوک )پس....منو چقدر دوست داری؟ ( لیا ) خودت چقد منو دوست داری؟ ( جونگ کوک ) بیشتر از اونی ک ممکنه فکرشو کنی!.....اگه عدد باشه بیشترین....اگه جسم باشه بزرگ ترین!.....اگه دریا باشه عظیم ترین! .... تو چطور تونستی قلب منو فتح کنی لیا؟؟