دختری از جنس جاسوس(پارت61)
(فردا جشن)
کل اکیپ جولیا متظر همراهاشون بودن اما متأسفانه همراهاشون تنها نبودن دنیل با مگی بود لوکا با بکی و دامیان با انیا
جولیا:گول خوردیم
الکس:اه لعنتی
دامیان:چه حالی داد
انیا:دقیقا
دوباره همشون نشستن یه عالم مشروب خوردن اما این بار بکی انیا کمتر خوردن
وقتی داشتن میرقصیدن نگاه جولیا فقط به انیا و دامیان بود یهو دامیان که مست بود انیا رو بوسید
جولیا:شت
الکس:وادفاک
انیا:دامیان
دامیان یهو به خودش اومد دید همه سالن دارن نگاش میکنن
دامیان:چیه
لوکا:ر.ی.د.ی
دامیان:مگه چی شد
انیا:الان من رو بوسیدی
دامیان:من من چی کی
بکی:بیش از یه لیتر مشروب خوردی
انیا یهو یه نگا به دامیان کرد و بوسیدش
دامیان غش کرد
انیا:دامیان
مگی:نه به اینکه اعتراف نه میکنی نه به این کارا
کل اکیپ جولیا متظر همراهاشون بودن اما متأسفانه همراهاشون تنها نبودن دنیل با مگی بود لوکا با بکی و دامیان با انیا
جولیا:گول خوردیم
الکس:اه لعنتی
دامیان:چه حالی داد
انیا:دقیقا
دوباره همشون نشستن یه عالم مشروب خوردن اما این بار بکی انیا کمتر خوردن
وقتی داشتن میرقصیدن نگاه جولیا فقط به انیا و دامیان بود یهو دامیان که مست بود انیا رو بوسید
جولیا:شت
الکس:وادفاک
انیا:دامیان
دامیان یهو به خودش اومد دید همه سالن دارن نگاش میکنن
دامیان:چیه
لوکا:ر.ی.د.ی
دامیان:مگه چی شد
انیا:الان من رو بوسیدی
دامیان:من من چی کی
بکی:بیش از یه لیتر مشروب خوردی
انیا یهو یه نگا به دامیان کرد و بوسیدش
دامیان غش کرد
انیا:دامیان
مگی:نه به اینکه اعتراف نه میکنی نه به این کارا
۵.۰k
۰۷ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.