نکتهها و پیام های سوره نازعات آیه 34-41:
نکتهها و پیام های سوره نازعات آیه 34-41:
1- قیامت، بزرگترین و فراگیرترین حادثه است که تمام حوادث دیگر را تحت الشعاع خود قرار میدهد.
2- انسان در قیامت، دائماً متذکّر کارهایش در دنیا میشود.
3- ریشه طغیان، دنیاپرستی است.
4- دنیا بد نیست، ترجیح آن بر آخرت بد است.
5- خداوند که ترس ندارد، مقام اوست که مایه ترس انسان میشود. مثل اینکه انسان از قاضی میترسد، زیرا میداند اگر جرمی مرتکب شود، با او سر و کار دارد.
6- ریشه مبارزه با نفس، خوف الهی است.
7- نفس انسان فتنهگر است که باید او را باز داشت.
8- قانون الهی برای همه افراد یکسان است.
9- در حقیقت این آیات فشرده، اصول سعادت و شقاوت انسان را به نحو زیبا و شایستهای ترسیم کرده است، شقاوت انسان را در" طغیان" و" دنیا پرستی" میشمرد، و سعادت او را در" خوف از خدا" و" ترک هوا" و عصاره تمام تعلیمات انبیاء و اولیاء نیز همین است و بس.
در حدیثی از امیر مؤمنان علی ع میخوانیم:
ان اخوف ما اخاف علیکم اثنان: اتباع الهوی و طول الامل، فاما اتباع الهوی فیصد عن الحق، و اما طول الامل فینسی الآخرة:
" هولناکترین چیزی که از آنها بر شما خائفم دو چیز است: پیروی از هوای نفس، و آرزوهای طولانی، اما پیروی از هوی شما را از حق باز میدارد، و اما آرزوهای طولانی آخرت را به فراموشی میسپرد.
امام باقر ع نیز میفرماید:
الجنة محفوفة بالمکاره و الصبر، فمن صبر علی المکاره فی الدنیا دخل الجنة، و جهنم محفوفة باللذات و الشهوات، فمن اعطی نفسها لذتها و شهوتها دخل النار:
" بهشت در لابلای ناراحتیها و صبر و شکیبایی و استقامت پوشیده شده است، هر کس در برابر ناراحتیها (و ترک شهوات) در دنیا شکیبایی کند داخل بهشت میشود، و دوزخ در لابلای لذات نامشروع و شهوات سرکش پیچیده شده، و هر کس نفس خویش را در برابر این لذات و شهوات آزاد بگذارد داخل آتش میشود"
10- در این آیات تنها از دو دسته سخن به میان آمده: طغیانگران دنیاپرست، و خدا ترسان با تقوی، جایگاه همیشگی دسته اول دوزخ و جایگاه جاودانی دسته دوم بهشت ذکر شده است.
البته در اینجا گروه سومی نیز هستند، مؤمنانی که از نظر عمل کوتاهی یا آلودگی داشتهاند، که اگر مشمول عفو الهی شوند و شایسته آن باشند به گروه بهشتی میپیوندند، و اگر مشمول نشوند به دوزخ میروند اما ماوی و جایگاهشان آنجا نخواهد بود، ولی در این آیات سخنی از آنها در میان نیست.
1- قیامت، بزرگترین و فراگیرترین حادثه است که تمام حوادث دیگر را تحت الشعاع خود قرار میدهد.
2- انسان در قیامت، دائماً متذکّر کارهایش در دنیا میشود.
3- ریشه طغیان، دنیاپرستی است.
4- دنیا بد نیست، ترجیح آن بر آخرت بد است.
5- خداوند که ترس ندارد، مقام اوست که مایه ترس انسان میشود. مثل اینکه انسان از قاضی میترسد، زیرا میداند اگر جرمی مرتکب شود، با او سر و کار دارد.
6- ریشه مبارزه با نفس، خوف الهی است.
7- نفس انسان فتنهگر است که باید او را باز داشت.
8- قانون الهی برای همه افراد یکسان است.
9- در حقیقت این آیات فشرده، اصول سعادت و شقاوت انسان را به نحو زیبا و شایستهای ترسیم کرده است، شقاوت انسان را در" طغیان" و" دنیا پرستی" میشمرد، و سعادت او را در" خوف از خدا" و" ترک هوا" و عصاره تمام تعلیمات انبیاء و اولیاء نیز همین است و بس.
در حدیثی از امیر مؤمنان علی ع میخوانیم:
ان اخوف ما اخاف علیکم اثنان: اتباع الهوی و طول الامل، فاما اتباع الهوی فیصد عن الحق، و اما طول الامل فینسی الآخرة:
" هولناکترین چیزی که از آنها بر شما خائفم دو چیز است: پیروی از هوای نفس، و آرزوهای طولانی، اما پیروی از هوی شما را از حق باز میدارد، و اما آرزوهای طولانی آخرت را به فراموشی میسپرد.
امام باقر ع نیز میفرماید:
الجنة محفوفة بالمکاره و الصبر، فمن صبر علی المکاره فی الدنیا دخل الجنة، و جهنم محفوفة باللذات و الشهوات، فمن اعطی نفسها لذتها و شهوتها دخل النار:
" بهشت در لابلای ناراحتیها و صبر و شکیبایی و استقامت پوشیده شده است، هر کس در برابر ناراحتیها (و ترک شهوات) در دنیا شکیبایی کند داخل بهشت میشود، و دوزخ در لابلای لذات نامشروع و شهوات سرکش پیچیده شده، و هر کس نفس خویش را در برابر این لذات و شهوات آزاد بگذارد داخل آتش میشود"
10- در این آیات تنها از دو دسته سخن به میان آمده: طغیانگران دنیاپرست، و خدا ترسان با تقوی، جایگاه همیشگی دسته اول دوزخ و جایگاه جاودانی دسته دوم بهشت ذکر شده است.
البته در اینجا گروه سومی نیز هستند، مؤمنانی که از نظر عمل کوتاهی یا آلودگی داشتهاند، که اگر مشمول عفو الهی شوند و شایسته آن باشند به گروه بهشتی میپیوندند، و اگر مشمول نشوند به دوزخ میروند اما ماوی و جایگاهشان آنجا نخواهد بود، ولی در این آیات سخنی از آنها در میان نیست.
۱.۲k
۲۴ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.