عشق مافیای(p20)
عشق مافیای(p20)
داشتم میرفتم داخل که دیدم یونا بغض کرده
ا.ت:یونا؟خوبی؟
یهو یونا بغضش ترکید
یونا:چرا رفتییی(با گریه)
برای چی ،مگه من چیکارکنم کردم( با گریه)
ا.ت:یونا چی میگیبیا بریم تو
یونا:نمیامممم
بیا منو با خودت ببررررر
ا.ت:(در حالی که به زور دست یونا رو میکشید)یونا...بیا....بریم..
یونا: نه نمیخوامممم
یکم فکر کردم
ا.ت:بیا بریم وسایل پیتزا بگیریم درست کنیم
بعد گقتن این جمله یهو یونا شل کرد، گریش بند اومد و سریع دستمو از تو دست خودش کشید بیرون
و درحالی که تند تند به اتاقش میرفت گفت
یونا:تا ده دقیقه ی دیگه آماده باش
خب همینقدر بسته
من قبلا پست گذاشتم و گفتم که فیلم باید ۱۰۰ تا لایک بخوره
ولی نخورد و با این حال من گذاشتم
فعلا بسته
این پست ۱۱ تا لایک بخوره
و اینم بگم که من همیشه نت ندارم و اگر نتم تموم شده بود و من نذاشتم ببخشید
دوستون دارممممم باییی🤍🤍🤍
داشتم میرفتم داخل که دیدم یونا بغض کرده
ا.ت:یونا؟خوبی؟
یهو یونا بغضش ترکید
یونا:چرا رفتییی(با گریه)
برای چی ،مگه من چیکارکنم کردم( با گریه)
ا.ت:یونا چی میگیبیا بریم تو
یونا:نمیامممم
بیا منو با خودت ببررررر
ا.ت:(در حالی که به زور دست یونا رو میکشید)یونا...بیا....بریم..
یونا: نه نمیخوامممم
یکم فکر کردم
ا.ت:بیا بریم وسایل پیتزا بگیریم درست کنیم
بعد گقتن این جمله یهو یونا شل کرد، گریش بند اومد و سریع دستمو از تو دست خودش کشید بیرون
و درحالی که تند تند به اتاقش میرفت گفت
یونا:تا ده دقیقه ی دیگه آماده باش
خب همینقدر بسته
من قبلا پست گذاشتم و گفتم که فیلم باید ۱۰۰ تا لایک بخوره
ولی نخورد و با این حال من گذاشتم
فعلا بسته
این پست ۱۱ تا لایک بخوره
و اینم بگم که من همیشه نت ندارم و اگر نتم تموم شده بود و من نذاشتم ببخشید
دوستون دارممممم باییی🤍🤍🤍
۲.۶k
۰۵ مرداد ۱۴۰۳