پارت 7 fake love
پارت 7 fake love
ویو کوک
رفت سه تا پسر رو بغل کرددددد
کوک دوید پیششون
کوک: یااااا وایسا ببینم کی گفته بری پیششون
ا/ت داشت با نامجون و جیمین و جین همو بغل میکردن
ا/ت: دلم برات یه ذره شده بودددد اسب آبی مننن
جیمین هم ا/ت رو سفت بغل کرد
جیمین: اییی کوتوله منم دلم برات تنگ شده بوددد
نامجون و جین: یااااا ما هم بادمجون هستیم
جیمین: چیه حسودا مال منه به کسی نمیدمشش
ا/ت از جیمین جدا شد و رفت پیش نامجون
ا/ت: نامیییی کجا بودید های منننننن
نامجون: اینجا بودیم طوطیه مننن
ا/ت از نامجون جدا شد و رفت پیش جین اونو کشید بغلش و محکم بغلش کرد و گفت
جین: شامپانزه مننننن کجا بودیییی
ا/ت: خفه شدم ولم کننن
جین ا/ت رو از بغلش جدا کرد و ا/ت جلوی هر سه تاشون وایساد و گفت
ا/ت: کجا بودیم من دلم براتون خیلی تنگ شده بودددد
کوک: یاااااا ا/ت اینا کی هستننن
ا/ت: به ت چ
کوک: ا/ت از وقتی هم اتاقی هم شدیم دنگم کردی بسه دیگه روانیم کردی بسهههه مثل آدم نمیتونی به یه سوالم جواب بدی هااااا(داد)
ا/ت با بغض به بچه ها و کوک زل زده بود
کوک: بب... ببخشید ا/ت من...
کوک داشت حرف میزد که
جیمین: هی! به چه حقی به کوتوله ی ما داد میزنی؟
کوک: به تو چه مال منه
جیمین: کی گفته؟
قبل این که کوک واکنشی نشون بده جین ا/ت رو بغل کرد و گفت
جین: شما کی باشی؟ ا/ت اون مرد دیگه کیه؟ به چه حقی روی تو داد زد
نامجون: ا/ت بیا بریم ببینم این لیاقتتو نداره
جیمین دست ا/ت گرفت و گفت
جیمین: کوتوله! بیا بریم ببینم
جیمین که خواست برو اون یکی دستشو کوک گرفت و گفت
کوک: کجا میبریش؟ تو کی اون هستی؟
جیمین و نامجون و جین: تو کی هستی؟
کوک: هم اتاقش
جیمین: ما هم اوپا هاش هستیم
ا/ت: ولم کنین دیگه
جیمین و کوک همزمان: نه تو ولش کن
کوک ا/ت رو کشید بغلش و برآید استایل بغل کرد
ا/ت: یااااا ولم کن کوک
کوک: تنبیه میخوای؟
ا/ت: واتتتت؟؟؟
کوک: نه قطعی شد بیاد تنبیهت کنم
جین: یااااا ا/ت این چی زر میزنههه
ا/ت: نمد والا
گوشی جیمین زنگ خورد
جیمین: الو نمیتونم حرف بزنم
جیمین: چییی؟؟؟
جیمین: باشه الان میایم
جیمین: ا/ت دوباره حال پدرم بد شد بیاین بریم بچه ها
جیمین و جین و نامجون دویدن و رفتن
ا/ت: یبهم خبر بدین مواظب باشن
کوک: همم کجا بودیم؟
ا/ت: یااا تو یکی ولم کننن
کوک: میدونی تو هتل هیچ کس نیس؟
ا/ت: خو که چی
کوک: هممم گفته بودم تنبیهت میکنم
ا/ت: یاااا ولم کن
کوک بدون توجه به ا/ت رفت به اتاقشون و ا/ت رو گذاشت رو تخت و روش خیمه زد
ا/ت: ی...یااا پاشو ببینم
کوک: میخوام بکنمت
ا/ت: هنننن؟؟؟
ا/ت داشت کوک رو هل میداد ا/ت در برابر هیکل کوک چیزی نبود کوک با پوزخند نگاهش میکرد که یهو کوک...
هر هر😈 پارت بعدی 25 کامنت 30 لایک آها راستی فقط میگین بعدیییی چیز دیگه بگین دیگه☹️😅
ویو کوک
رفت سه تا پسر رو بغل کرددددد
کوک دوید پیششون
کوک: یااااا وایسا ببینم کی گفته بری پیششون
ا/ت داشت با نامجون و جیمین و جین همو بغل میکردن
ا/ت: دلم برات یه ذره شده بودددد اسب آبی مننن
جیمین هم ا/ت رو سفت بغل کرد
جیمین: اییی کوتوله منم دلم برات تنگ شده بوددد
نامجون و جین: یااااا ما هم بادمجون هستیم
جیمین: چیه حسودا مال منه به کسی نمیدمشش
ا/ت از جیمین جدا شد و رفت پیش نامجون
ا/ت: نامیییی کجا بودید های منننننن
نامجون: اینجا بودیم طوطیه مننن
ا/ت از نامجون جدا شد و رفت پیش جین اونو کشید بغلش و محکم بغلش کرد و گفت
جین: شامپانزه مننننن کجا بودیییی
ا/ت: خفه شدم ولم کننن
جین ا/ت رو از بغلش جدا کرد و ا/ت جلوی هر سه تاشون وایساد و گفت
ا/ت: کجا بودیم من دلم براتون خیلی تنگ شده بودددد
کوک: یاااااا ا/ت اینا کی هستننن
ا/ت: به ت چ
کوک: ا/ت از وقتی هم اتاقی هم شدیم دنگم کردی بسه دیگه روانیم کردی بسهههه مثل آدم نمیتونی به یه سوالم جواب بدی هااااا(داد)
ا/ت با بغض به بچه ها و کوک زل زده بود
کوک: بب... ببخشید ا/ت من...
کوک داشت حرف میزد که
جیمین: هی! به چه حقی به کوتوله ی ما داد میزنی؟
کوک: به تو چه مال منه
جیمین: کی گفته؟
قبل این که کوک واکنشی نشون بده جین ا/ت رو بغل کرد و گفت
جین: شما کی باشی؟ ا/ت اون مرد دیگه کیه؟ به چه حقی روی تو داد زد
نامجون: ا/ت بیا بریم ببینم این لیاقتتو نداره
جیمین دست ا/ت گرفت و گفت
جیمین: کوتوله! بیا بریم ببینم
جیمین که خواست برو اون یکی دستشو کوک گرفت و گفت
کوک: کجا میبریش؟ تو کی اون هستی؟
جیمین و نامجون و جین: تو کی هستی؟
کوک: هم اتاقش
جیمین: ما هم اوپا هاش هستیم
ا/ت: ولم کنین دیگه
جیمین و کوک همزمان: نه تو ولش کن
کوک ا/ت رو کشید بغلش و برآید استایل بغل کرد
ا/ت: یااااا ولم کن کوک
کوک: تنبیه میخوای؟
ا/ت: واتتتت؟؟؟
کوک: نه قطعی شد بیاد تنبیهت کنم
جین: یااااا ا/ت این چی زر میزنههه
ا/ت: نمد والا
گوشی جیمین زنگ خورد
جیمین: الو نمیتونم حرف بزنم
جیمین: چییی؟؟؟
جیمین: باشه الان میایم
جیمین: ا/ت دوباره حال پدرم بد شد بیاین بریم بچه ها
جیمین و جین و نامجون دویدن و رفتن
ا/ت: یبهم خبر بدین مواظب باشن
کوک: همم کجا بودیم؟
ا/ت: یااا تو یکی ولم کننن
کوک: میدونی تو هتل هیچ کس نیس؟
ا/ت: خو که چی
کوک: هممم گفته بودم تنبیهت میکنم
ا/ت: یاااا ولم کن
کوک بدون توجه به ا/ت رفت به اتاقشون و ا/ت رو گذاشت رو تخت و روش خیمه زد
ا/ت: ی...یااا پاشو ببینم
کوک: میخوام بکنمت
ا/ت: هنننن؟؟؟
ا/ت داشت کوک رو هل میداد ا/ت در برابر هیکل کوک چیزی نبود کوک با پوزخند نگاهش میکرد که یهو کوک...
هر هر😈 پارت بعدی 25 کامنت 30 لایک آها راستی فقط میگین بعدیییی چیز دیگه بگین دیگه☹️😅
۲۷۴.۹k
۱۳ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.