Vimin
Part 19🖤
جیمین در حال فکر کردن بود که چیکار کنه..
خیلی ذهنش درگیر بود و برای اینکه یکم از استرس بیاد بیرون وارد اینستاگرامش شد..
توی پیج های اینستا گرام دنبال شغل پر درآمد میشگت که با یه ویدیو مواجه شد..
یه دختر سوار ماشین مدل بالا بود و از ماشین پیاده شد و در حال بنزین زدن بود،که دونفر داشتن ازش فیلم میگرفتن و به سمتش رفتن..
پسره شروع به صحبت کردن با دختره کرد...
•پسره
٫دختره
•خانم راز موفقیت شغلی شما چیه؟!
٫پور*ن است*ار هستم..
•جدی...؟!(با خنده و تعجب)
٫داری میبینی که از تو بیشتر پول در میارم..
حرف این دختر توجه جیمینو جلب میکنه..
ویو جیمین:
راس میگه.. من میتونم این کارو انجام بدم...
امگا که هستم... خوشگل و گوگولی مگولی که هستم... باکره هم هستم..
دیگه چی بهتر از این...
جیمین وارد پیج دختره میشه...
به زندگی لاکچری دختره نگاه میکنه...
و یه عالمه سوال ذهنشو درگیر میکنه..
میره و بیشتر میگرده و پیج یه مرد پولدارو پیدا میکنه که برای اینکار پول میداده...
جیمین ادرسشو در میاره و خلاصه میره پیشش..
_بچه ها.. من برای یه کاری مجبورم از شهر خارج شم تا فردا برمیگردم...
÷اوکی ولی دوباره بلا سر خودت نیار...
∆برو مراقب خودت باش...
_ای باباااا بچه دوساله که نمیفرستین بیرون...
هر سری از خونه میرم بیرون میگین مراقب باش...
÷اره دیدم .. سری قبلی رفتی چه بلایی سرت اومد...
_....(سکوت)
پرش زمانی به دوساعت بعد:
$مرد پولداره
_جیمین
ویو جیمین:
داشتم وارد عمارت میشدم که ترسی توی دلم افتاد..
واقعا برای افرادی که اینجا کار میکنن و از یه سری بدبخت مثل من که فقط از سر مجبور بودن این کارو انجام میدن... سواستفاده میکنن. متاسفم..
جلوی در ایستاده بودم و دودل بودم و نمیدونستم چی کار کنم.. که یه دفعه یه نفر سمتم اومد....
continues✌️
اینم پارت ۱۹ ...
لایک و کامنت یادتون نره تا پارت بعدیو بزارم..
جیمین در حال فکر کردن بود که چیکار کنه..
خیلی ذهنش درگیر بود و برای اینکه یکم از استرس بیاد بیرون وارد اینستاگرامش شد..
توی پیج های اینستا گرام دنبال شغل پر درآمد میشگت که با یه ویدیو مواجه شد..
یه دختر سوار ماشین مدل بالا بود و از ماشین پیاده شد و در حال بنزین زدن بود،که دونفر داشتن ازش فیلم میگرفتن و به سمتش رفتن..
پسره شروع به صحبت کردن با دختره کرد...
•پسره
٫دختره
•خانم راز موفقیت شغلی شما چیه؟!
٫پور*ن است*ار هستم..
•جدی...؟!(با خنده و تعجب)
٫داری میبینی که از تو بیشتر پول در میارم..
حرف این دختر توجه جیمینو جلب میکنه..
ویو جیمین:
راس میگه.. من میتونم این کارو انجام بدم...
امگا که هستم... خوشگل و گوگولی مگولی که هستم... باکره هم هستم..
دیگه چی بهتر از این...
جیمین وارد پیج دختره میشه...
به زندگی لاکچری دختره نگاه میکنه...
و یه عالمه سوال ذهنشو درگیر میکنه..
میره و بیشتر میگرده و پیج یه مرد پولدارو پیدا میکنه که برای اینکار پول میداده...
جیمین ادرسشو در میاره و خلاصه میره پیشش..
_بچه ها.. من برای یه کاری مجبورم از شهر خارج شم تا فردا برمیگردم...
÷اوکی ولی دوباره بلا سر خودت نیار...
∆برو مراقب خودت باش...
_ای باباااا بچه دوساله که نمیفرستین بیرون...
هر سری از خونه میرم بیرون میگین مراقب باش...
÷اره دیدم .. سری قبلی رفتی چه بلایی سرت اومد...
_....(سکوت)
پرش زمانی به دوساعت بعد:
$مرد پولداره
_جیمین
ویو جیمین:
داشتم وارد عمارت میشدم که ترسی توی دلم افتاد..
واقعا برای افرادی که اینجا کار میکنن و از یه سری بدبخت مثل من که فقط از سر مجبور بودن این کارو انجام میدن... سواستفاده میکنن. متاسفم..
جلوی در ایستاده بودم و دودل بودم و نمیدونستم چی کار کنم.. که یه دفعه یه نفر سمتم اومد....
continues✌️
اینم پارت ۱۹ ...
لایک و کامنت یادتون نره تا پارت بعدیو بزارم..
۱۰.۳k
۱۴ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.