وقتی عضو هشتمی 🤍
وقتی عضو هشتمی 🤍
انچه گذشت
_هیونگ من.......
part⁶
نامی ویو
_هیونگ من نمیخوام باهاش بد رفتاری کنم ولی.....
جین:ولی و اما و اگر نداره که
ببین نامی باید با این موضوع کنار بیای که اون هم الان مثل من و کوک و تهیونگ و جیمین و هوپی و یونگی ، عضوی از خانواده و گروهمونه چه ما بخوایم چه نخوایم
باید باهاش کنار بیای
_(یه نفس عمیق میکشه)باشه هیونگ
شاید واقعا دارم زیاده روی میکنم ، من لیدر و حامی گروهم
من باید عاقلانه تر رفتار کنم درسته برام سخته ولی باید باهاش کنار بیام
ات ویو
من نمیخواستم فالگوش وایسم ولی حرف هاشون رو شنیدم
متوجه شدم تموم ناراحتی نامجون اینجا بودن منه
اول میخواستم بپرم وسط حرفشون و بگم اگه مشکل از منه من میرم ولی وقتی گفت باهاش کنار میام منم طبیعی رفتار کردم انگار نه انگار که چیزی شنیدم
چند ماه بعد
حدودا ۳،۴ ماه از عضو شدن و اینجا بودن من میگذره
یکبار کنسرت گذاشتیم و اعضا منو معرفی کردن
انتظار داشتم ارمیا از بودن من توی گروه خوششون نیاد ولی کاملا برعکس بود
با خوش آمد گویی خیلی گرم ارمیا مواجه شدم
همه اعضا باهام خوب رفتار میکنن انگار من از اول عضو گروه بودم
مثلا جین هیونگ وقتی هایی که آشپزی میکنه بعضی وقت ها ازم کمک میخواد و توی آشپز خونه کلی جوک بابابزرگی تعريف میکنه و یه عالمه میخندیم
بعضی وقت ها هم با یونگی هیونگ شرط میبندیم که کی بیشتر میتونه نارنگی بخوره یا وقت هایی که ناراحتم یا دلم گرفته هوپی همیشه دلداریم میده و منو میخندونه که ناراحت نباشم
همیشه خدا با جیمین سر اینکه کی بلند تره جنگ داریم البته توی اون جنگ هم کلی میگیم و میخندیم
وقت هایی که با یونتان بازی میکنم تهیونگ اذیتم میکنه البته منم لطفش رو بی جواب نمیزارم و تلافی میکنم
هر وقت با کوکی گیم بازی میکنیم و من میبرم غر میزنه و میگه تقلب کردم
خلاصه خیلی بهمون خوش میگذره البته اگه نامجون رو فاکتور بگیریم
احساس میکنم نامجون هنوز اون نارحتی رو داره
اصلا باهام بد برخورد نمیکنه اتفاقا وقتی به مشکلی بر میخورم سعی میکنه کمکم میکنه تا حلش کنم ولی کاملا مشخصه که معذبه و من اصلا اینو نمیخوام
امروز با جین هیونگ راجبش حرف میزنم
نامی رفته بود قدم بزنه پس بهترین موقع امروز بود
+جین هیونگ؟ (بلند)
+جین هیونگ (بلند تر)
+جین هیونگگگگ(جیغ)
جین:بلهههه؟(اونم جیغ)
+کجاییی(جیغ)
جین:آشپزخونه
به سمتش رفتم که دیدم مشغول اشپزیه
+هیونگ باید راجب موضوعی باهات حرف بزنم.....
انچه گذشت
_هیونگ من.......
part⁶
نامی ویو
_هیونگ من نمیخوام باهاش بد رفتاری کنم ولی.....
جین:ولی و اما و اگر نداره که
ببین نامی باید با این موضوع کنار بیای که اون هم الان مثل من و کوک و تهیونگ و جیمین و هوپی و یونگی ، عضوی از خانواده و گروهمونه چه ما بخوایم چه نخوایم
باید باهاش کنار بیای
_(یه نفس عمیق میکشه)باشه هیونگ
شاید واقعا دارم زیاده روی میکنم ، من لیدر و حامی گروهم
من باید عاقلانه تر رفتار کنم درسته برام سخته ولی باید باهاش کنار بیام
ات ویو
من نمیخواستم فالگوش وایسم ولی حرف هاشون رو شنیدم
متوجه شدم تموم ناراحتی نامجون اینجا بودن منه
اول میخواستم بپرم وسط حرفشون و بگم اگه مشکل از منه من میرم ولی وقتی گفت باهاش کنار میام منم طبیعی رفتار کردم انگار نه انگار که چیزی شنیدم
چند ماه بعد
حدودا ۳،۴ ماه از عضو شدن و اینجا بودن من میگذره
یکبار کنسرت گذاشتیم و اعضا منو معرفی کردن
انتظار داشتم ارمیا از بودن من توی گروه خوششون نیاد ولی کاملا برعکس بود
با خوش آمد گویی خیلی گرم ارمیا مواجه شدم
همه اعضا باهام خوب رفتار میکنن انگار من از اول عضو گروه بودم
مثلا جین هیونگ وقتی هایی که آشپزی میکنه بعضی وقت ها ازم کمک میخواد و توی آشپز خونه کلی جوک بابابزرگی تعريف میکنه و یه عالمه میخندیم
بعضی وقت ها هم با یونگی هیونگ شرط میبندیم که کی بیشتر میتونه نارنگی بخوره یا وقت هایی که ناراحتم یا دلم گرفته هوپی همیشه دلداریم میده و منو میخندونه که ناراحت نباشم
همیشه خدا با جیمین سر اینکه کی بلند تره جنگ داریم البته توی اون جنگ هم کلی میگیم و میخندیم
وقت هایی که با یونتان بازی میکنم تهیونگ اذیتم میکنه البته منم لطفش رو بی جواب نمیزارم و تلافی میکنم
هر وقت با کوکی گیم بازی میکنیم و من میبرم غر میزنه و میگه تقلب کردم
خلاصه خیلی بهمون خوش میگذره البته اگه نامجون رو فاکتور بگیریم
احساس میکنم نامجون هنوز اون نارحتی رو داره
اصلا باهام بد برخورد نمیکنه اتفاقا وقتی به مشکلی بر میخورم سعی میکنه کمکم میکنه تا حلش کنم ولی کاملا مشخصه که معذبه و من اصلا اینو نمیخوام
امروز با جین هیونگ راجبش حرف میزنم
نامی رفته بود قدم بزنه پس بهترین موقع امروز بود
+جین هیونگ؟ (بلند)
+جین هیونگ (بلند تر)
+جین هیونگگگگ(جیغ)
جین:بلهههه؟(اونم جیغ)
+کجاییی(جیغ)
جین:آشپزخونه
به سمتش رفتم که دیدم مشغول اشپزیه
+هیونگ باید راجب موضوعی باهات حرف بزنم.....
۶.۶k
۱۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.