ادامه ......
ادامه ......
÷ خاله جون ممنون که به اتش نشانی زنگ زدیم من دیگه میرم،
کجا خونتون که سوخته،
÷ نگران نباشید خاله من میتونم مثل بچه های دیگه با دست فروشی خرجم رو دربیارم،
نه بیا خونه ما،
÷ خونه شما؟
هوم،
÷آخه........
پسره رو بغل کردم و گونش رو بوسیدم ،
میریم خونه ی ما،
÷هوم،(با بغضی که گلوش بود)
همون جور که پسره بغلم بود یه تاکسی گرفتم و رفتیم عمارت،
در عمارت:
............
ادامه دارد.......
÷ خاله جون ممنون که به اتش نشانی زنگ زدیم من دیگه میرم،
کجا خونتون که سوخته،
÷ نگران نباشید خاله من میتونم مثل بچه های دیگه با دست فروشی خرجم رو دربیارم،
نه بیا خونه ما،
÷ خونه شما؟
هوم،
÷آخه........
پسره رو بغل کردم و گونش رو بوسیدم ،
میریم خونه ی ما،
÷هوم،(با بغضی که گلوش بود)
همون جور که پسره بغلم بود یه تاکسی گرفتم و رفتیم عمارت،
در عمارت:
............
ادامه دارد.......
۵۱۱
۲۸ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.