شعله ای باش شبی باش شبی روشن باش
شعله ای باش شبی باش شبی روشن باش
بعد ِ عمری که هَدر رفت کمی با من باش
جان تو ، خواسته ای نیست مرا جز یک چیز
که همین یک شبِه را با غم ِ من دشمن باش
یا که این بار بمان یکسره تا فردا و
کمتر اینقدر چنین مضطربِ رفتن باش
دل من دشت جنون است و نگاهت آهو
تا خود صبح در آن گرم ِ خرامیدن باش
مُردم از سردی شب های بد ِ تنهایی
بر تن ِ لخت ِ من ِ یخ زده پیراهن باش
زیر سنگینی اندوه ِ جدایی افسوس ...
من شکستم ، تو ولی سخت چُنان آهن باش
شمع گریان شب افروزم و محکوم به مرگ
مهربانی کن و تا لحظه ی جان دادن ، باش
مرد عشق تو نبودم گل من اما تو
همچنان محکم و مردانه برایم زن باش
من به آرامش آغوش تو ایمان دارم
دل بسوزان و همین یک شبِه را با من باش.
بعد ِ عمری که هَدر رفت کمی با من باش
جان تو ، خواسته ای نیست مرا جز یک چیز
که همین یک شبِه را با غم ِ من دشمن باش
یا که این بار بمان یکسره تا فردا و
کمتر اینقدر چنین مضطربِ رفتن باش
دل من دشت جنون است و نگاهت آهو
تا خود صبح در آن گرم ِ خرامیدن باش
مُردم از سردی شب های بد ِ تنهایی
بر تن ِ لخت ِ من ِ یخ زده پیراهن باش
زیر سنگینی اندوه ِ جدایی افسوس ...
من شکستم ، تو ولی سخت چُنان آهن باش
شمع گریان شب افروزم و محکوم به مرگ
مهربانی کن و تا لحظه ی جان دادن ، باش
مرد عشق تو نبودم گل من اما تو
همچنان محکم و مردانه برایم زن باش
من به آرامش آغوش تو ایمان دارم
دل بسوزان و همین یک شبِه را با من باش.
۶.۵k
۲۳ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.