چند پارتی کوک
پارت ۱
ا/ت: الان نیم ساعته که کوک و جیمین رفتن آمریکا ( تو هواپیماس) و جونگ یول ( یک و نیم ساله) جلوی در نشسته و گریه میکنه و اعضا هم خونه مونن ( بخاطر جونگ یول) کوکم قول داده وقتی برسه تصویری زنگ بزنه*... مامانی بابایی زود میاد فدات شم
جونگ یول: باااابااااا..( گریه)
ا/ت: گریه نکن دیگه بابایی زود میاد
جونگ یول: باااابااا..( گریه)
****
جین: بیا بازی کنیم ( رفتم سمتش د دستشو گرفتم که دیدم داغه داغه و بی حاله..
جونگ یول: نهنهنه..هق..بابا ( بی حال)
جین: ا/ت جونگ یول چرا اینطوری شده؟
جونگ یول: ما..ما..( غش کردن)
ا/ت: جونگگ یوللللل..
جین: جیهوپ بدو ماشین زود آماده کن..من و تهیونگ و جیهوپ میریم بقیه تون بمونید
نامجون: دیگه فقط من و شوگا میمونیم دیگه
جین: اهوم...ا/ت بریم!
ا/ت: الان نیم ساعته که کوک و جیمین رفتن آمریکا ( تو هواپیماس) و جونگ یول ( یک و نیم ساله) جلوی در نشسته و گریه میکنه و اعضا هم خونه مونن ( بخاطر جونگ یول) کوکم قول داده وقتی برسه تصویری زنگ بزنه*... مامانی بابایی زود میاد فدات شم
جونگ یول: باااابااااا..( گریه)
ا/ت: گریه نکن دیگه بابایی زود میاد
جونگ یول: باااابااا..( گریه)
****
جین: بیا بازی کنیم ( رفتم سمتش د دستشو گرفتم که دیدم داغه داغه و بی حاله..
جونگ یول: نهنهنه..هق..بابا ( بی حال)
جین: ا/ت جونگ یول چرا اینطوری شده؟
جونگ یول: ما..ما..( غش کردن)
ا/ت: جونگگ یوللللل..
جین: جیهوپ بدو ماشین زود آماده کن..من و تهیونگ و جیهوپ میریم بقیه تون بمونید
نامجون: دیگه فقط من و شوگا میمونیم دیگه
جین: اهوم...ا/ت بریم!
۲۵.۷k
۲۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.