شوگا. چیه نمیتونم دخترم رو ببوسم
ا.ت. چرا ولی....
شوگا. ولی؟
ا.ت. تو اولین نفری هستی که منو میبوسی
شوگا. خوبه حالا تو منو ببوس
ا.ت. چی؟
شوگا. گفتم منو ببوس
ا.ت. باشه
نزدیک صورتش شدم و لبش رو بوسیدم
ا.ت. بابا
شوگا. دیگه من بابا نیستم من ددیتم .
یه نگاهی بهش کردم دیدم داره عرق میکنه
ا.ت. باشه ، ددی
شوگا. هوم
ا.ت.چرا اینطوری نگاهم میکنی
شوگا. چون خیلی دوست دارم
(اینجا اسمات می شود اسغفرلله⚰)
پرش زمانی به چند سال بعد
ا.ت ۲۰ سالش می شود و با یونگی ازدواج میکند و زندگی خوشی را داشته بودند
شوگا. ولی؟
ا.ت. تو اولین نفری هستی که منو میبوسی
شوگا. خوبه حالا تو منو ببوس
ا.ت. چی؟
شوگا. گفتم منو ببوس
ا.ت. باشه
نزدیک صورتش شدم و لبش رو بوسیدم
ا.ت. بابا
شوگا. دیگه من بابا نیستم من ددیتم .
یه نگاهی بهش کردم دیدم داره عرق میکنه
ا.ت. باشه ، ددی
شوگا. هوم
ا.ت.چرا اینطوری نگاهم میکنی
شوگا. چون خیلی دوست دارم
(اینجا اسمات می شود اسغفرلله⚰)
پرش زمانی به چند سال بعد
ا.ت ۲۰ سالش می شود و با یونگی ازدواج میکند و زندگی خوشی را داشته بودند
۴.۰k
۰۳ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.