عشق مافیایی من پارت9
+چو....چون.....او...اون.....(چشماش رو بست و در حالی که دستای مشت شدش از عصبانیت می لرزید لب زد)چون اون وقتی فقط13 سالم بود مادرم رو جلوی چشمام ک*شت چون به خاطر کار های پدرم میخواست ترکش کنه
_(با تعجب به صورت اخم و عصبانی مرد رو به روش زل زده بود )ع...عاااا متاسفم
+اوهوم....خب بگذریم
_اوه درسته خب کی باید نقشه رو عملی کنیم ؟؟
+خب از اون جایی که من مدرک های زیادی از خیانت ها و گند کاری های پدرم دارم کارت به نفع ماست
_خب میخوای چطوری روش کنی!؟؟
+خب من از قبل نقشه بی نقصی کشیدم ...پدرم قراره دو هفته دیگه بره ایتالیا برای دیدن یکی از مافیاهای کله گنده اونجا به اسم سینیور دلا کروز (ناموسا اسم دیگه ای پیدا نکردم نمیدونم اینو از کجام در اوردم ولی فک کنم تو یکی از انیمیشن ها بود😂)
_اوه من سنیور دلا کروز رو میشناسم تازه باهم یه جورایی صمیمی هم هستیم(لبخند)
+الان چرا خوشحال شدی مثلا(عصبی واخم)
_خب ما با هم دوستیم
+اون ادم زیاد درستی نیست در حد پدرم شایدم بیشتر پس ازش دوری کن(اخم)
_لازم نیست تو برام تصمیم بگیری من خودم میدونم از کی دوری کنم (جدی)
+(شیطونه میگه بزنم ایششش)توی ذهنش)
+اوک نمیخوام دوباره دعوا شه
_موافقم
+پس همینطور که داشتم میگفتم من مدرکی دارم که پدرم به دلاکروز خیانت کرده و مطمئنم که کارش ساخته س دوهفته دیگه میریم جشنی که دلا کروز گرفته و تو هم باید بیایی متوجهی که چی میگم
_اوهوم اوکی خودم ردیفش میکنم
+(از رو صندلی پاشد) پس من دیگه میرم
_اوک
+(به سمت ماشین رفت و جیمین هم باهش سوار شد و رفتن)
_(بکهیون اومد سمت ا.ت)
/چی گفت ا.ت؟؟
_برام یه لب تاپ بیار
/چی ؟؟
_(همه چی رو برای بکهیون تعریف کرد)
/اوکی
_(با بکهیون نشستن نگاه فلاش کردن این مدرک خوبی بود اما اینقدری قوی نبود که جئون رو زمین بزنه)
/این عالیه
_درسته.....دو هفته دیگه میریم فلورانس تا اون موقع کار های باقی مانده رو انجام بدید
/چشم
_(سوار ماشین شد و به سمت عمارتش رفتن )
[دوهفته بعد]
*****
_(با تعجب به صورت اخم و عصبانی مرد رو به روش زل زده بود )ع...عاااا متاسفم
+اوهوم....خب بگذریم
_اوه درسته خب کی باید نقشه رو عملی کنیم ؟؟
+خب از اون جایی که من مدرک های زیادی از خیانت ها و گند کاری های پدرم دارم کارت به نفع ماست
_خب میخوای چطوری روش کنی!؟؟
+خب من از قبل نقشه بی نقصی کشیدم ...پدرم قراره دو هفته دیگه بره ایتالیا برای دیدن یکی از مافیاهای کله گنده اونجا به اسم سینیور دلا کروز (ناموسا اسم دیگه ای پیدا نکردم نمیدونم اینو از کجام در اوردم ولی فک کنم تو یکی از انیمیشن ها بود😂)
_اوه من سنیور دلا کروز رو میشناسم تازه باهم یه جورایی صمیمی هم هستیم(لبخند)
+الان چرا خوشحال شدی مثلا(عصبی واخم)
_خب ما با هم دوستیم
+اون ادم زیاد درستی نیست در حد پدرم شایدم بیشتر پس ازش دوری کن(اخم)
_لازم نیست تو برام تصمیم بگیری من خودم میدونم از کی دوری کنم (جدی)
+(شیطونه میگه بزنم ایششش)توی ذهنش)
+اوک نمیخوام دوباره دعوا شه
_موافقم
+پس همینطور که داشتم میگفتم من مدرکی دارم که پدرم به دلاکروز خیانت کرده و مطمئنم که کارش ساخته س دوهفته دیگه میریم جشنی که دلا کروز گرفته و تو هم باید بیایی متوجهی که چی میگم
_اوهوم اوکی خودم ردیفش میکنم
+(از رو صندلی پاشد) پس من دیگه میرم
_اوک
+(به سمت ماشین رفت و جیمین هم باهش سوار شد و رفتن)
_(بکهیون اومد سمت ا.ت)
/چی گفت ا.ت؟؟
_برام یه لب تاپ بیار
/چی ؟؟
_(همه چی رو برای بکهیون تعریف کرد)
/اوکی
_(با بکهیون نشستن نگاه فلاش کردن این مدرک خوبی بود اما اینقدری قوی نبود که جئون رو زمین بزنه)
/این عالیه
_درسته.....دو هفته دیگه میریم فلورانس تا اون موقع کار های باقی مانده رو انجام بدید
/چشم
_(سوار ماشین شد و به سمت عمارتش رفتن )
[دوهفته بعد]
*****
۲۲.۱k
۰۱ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.