تک پارتی جیمین
هدیه من به تو
ویو ا.ت
به زور چشمامو از هم باز کردم خیلی قلبم درد میکرد ....
جیمین : ا.ت ... خوبی ؟ بیدار شدی؟
ا.ت : هوم خوبم ( صدای گرفته )
جیمین : ا.تم فردا عمل قلب داری و تولدته 😄
ا.ت : اه اره ولی مگه کسی پیدا شد که قلبشو به من پیوند بزنه ؟
جیمین : اره
ا.ت : اخجون
جیمینو با تمام وجودم بغلش کردم
جیمین خندید و گفت
جیمین : خب حالا بیا غذا تو بخور
ا.ت : باششش😁
بعد از اینکه غذام تموم شد جیمین گفت
جیمین : ا.تم
ا.ت : بله ؟
جیمین : خیلی دوست دارم
ا.ت : منم همینطور
جیمین اومد نزدیکم شروع کرد به خوردن لبم ... یجوری میبوسید که انگار اخرین بارشه
بعد ۵ مین از هم جدا شدیم
ا.ت : ( دندون نما لبخند زد )
جیمین : بهتره بخوابی
ا.ت : باش بیا بریم
جیمین : یه کاری دارم تو برو من میام
ا.ت : باشه
رفتم توی اتاق و دراز کشیدم ۲۰ مین بعد جیمین اومد اتاق
جیمین : چرا هنوز نخوابیدی ؟
ا.ت: میخواستم با تو بخوابم
جیمین : اومدم بیا بخوابیم
جیمین اومد بغلم کرد ..
ا.ت : جیمیننن
جیمین : جونم؟
ا.ت : کادوی تولدمو ندادی 🥺
جیمین : فردا بهت میدم عشقم
ا.ت : باوشه
جیمین : شب به خیر گلم
ا.ت : شب به خیر زندگیم
............
با یه درد وحشتناک بیدار شدم اینجا کجاس ؟ پلک هامو چند روی هم زدم تا بهتر ببینم ... بیمارستان ؟
پرستار : اوه خانم پارک بیدار شدید ؟
ا.ت : اره .. چی شده ؟
پرستار : آآآ بله ما قلبتون رو پیوند زدیم
ا.ت : جیمین کجاست ؟
پرستار : همون دوست پسرتون ؟
ا.ت: بله
پرستار : خب... ایشون ... ک...کسی بودن که قلبشون رو ..... به شما دادن
ا.ت: چییی ؟ (داد)
پرستار : اروم باشید لطفا .... این نامشونه گفتن بهتون بدم
ا.ت : ( گریه شدید ) بده
نامه رو باز کردم نوشته بود :
...................
سلام ا.تم الان که داری اینو میخونی من دیگه پیشت نیستم ... یادته دیروز گفتم هدیتو امروز میدم اینم هدیه من به تو قلبمو بهت دادم زندگیم .. میدونی من نمیتونستم دست رو دست بزارم ببینم همینطوری درد میکشی کسی هم پیدا نمیشد تا پیوند بزنه .... از قلبم مراقبت کنیااا لطفا زندگی کن و خوشبخت شو خب ؟ من همیشه پیشتم خیلی دوست دارم ا.تم .
از طرف پارک جیمین ♡♡
...................
جیغ میزدم و گریه میکردم
ا.ت : نههههههههه نمیتونههه اینطورییی باشششههههه 😭😭😭😭😭😭 ( جیغ و گریه )
پرستار : خانم .... خانم اروم باشید
همینطوری جیغ میزدم که با حس کردن سوزشی روی دستم چشمام سیاهی رفت ...........
..............
۷ سال بعد
تقریبا ۷ سال از اونموقع میگذره اگه بگم دلم براش تنگ نشده دروغ گفتم به هر حال من ازدواج کردم کردم و الان ۲ تا بچه دارم ....
......................،
ا.ت کصافتتتت بچم جیمین قلبشو به تو دادد 😂😂🥺🥺💞💞💞
خب کیوتام امیدوارم از این تک پارتی خوشتون اومده باشه بابای 💞💞💞💞💞💞💞💞💗💙💗💝💘💓🤍💔💔💘💚🖤
ویو ا.ت
به زور چشمامو از هم باز کردم خیلی قلبم درد میکرد ....
جیمین : ا.ت ... خوبی ؟ بیدار شدی؟
ا.ت : هوم خوبم ( صدای گرفته )
جیمین : ا.تم فردا عمل قلب داری و تولدته 😄
ا.ت : اه اره ولی مگه کسی پیدا شد که قلبشو به من پیوند بزنه ؟
جیمین : اره
ا.ت : اخجون
جیمینو با تمام وجودم بغلش کردم
جیمین خندید و گفت
جیمین : خب حالا بیا غذا تو بخور
ا.ت : باششش😁
بعد از اینکه غذام تموم شد جیمین گفت
جیمین : ا.تم
ا.ت : بله ؟
جیمین : خیلی دوست دارم
ا.ت : منم همینطور
جیمین اومد نزدیکم شروع کرد به خوردن لبم ... یجوری میبوسید که انگار اخرین بارشه
بعد ۵ مین از هم جدا شدیم
ا.ت : ( دندون نما لبخند زد )
جیمین : بهتره بخوابی
ا.ت : باش بیا بریم
جیمین : یه کاری دارم تو برو من میام
ا.ت : باشه
رفتم توی اتاق و دراز کشیدم ۲۰ مین بعد جیمین اومد اتاق
جیمین : چرا هنوز نخوابیدی ؟
ا.ت: میخواستم با تو بخوابم
جیمین : اومدم بیا بخوابیم
جیمین اومد بغلم کرد ..
ا.ت : جیمیننن
جیمین : جونم؟
ا.ت : کادوی تولدمو ندادی 🥺
جیمین : فردا بهت میدم عشقم
ا.ت : باوشه
جیمین : شب به خیر گلم
ا.ت : شب به خیر زندگیم
............
با یه درد وحشتناک بیدار شدم اینجا کجاس ؟ پلک هامو چند روی هم زدم تا بهتر ببینم ... بیمارستان ؟
پرستار : اوه خانم پارک بیدار شدید ؟
ا.ت : اره .. چی شده ؟
پرستار : آآآ بله ما قلبتون رو پیوند زدیم
ا.ت : جیمین کجاست ؟
پرستار : همون دوست پسرتون ؟
ا.ت: بله
پرستار : خب... ایشون ... ک...کسی بودن که قلبشون رو ..... به شما دادن
ا.ت: چییی ؟ (داد)
پرستار : اروم باشید لطفا .... این نامشونه گفتن بهتون بدم
ا.ت : ( گریه شدید ) بده
نامه رو باز کردم نوشته بود :
...................
سلام ا.تم الان که داری اینو میخونی من دیگه پیشت نیستم ... یادته دیروز گفتم هدیتو امروز میدم اینم هدیه من به تو قلبمو بهت دادم زندگیم .. میدونی من نمیتونستم دست رو دست بزارم ببینم همینطوری درد میکشی کسی هم پیدا نمیشد تا پیوند بزنه .... از قلبم مراقبت کنیااا لطفا زندگی کن و خوشبخت شو خب ؟ من همیشه پیشتم خیلی دوست دارم ا.تم .
از طرف پارک جیمین ♡♡
...................
جیغ میزدم و گریه میکردم
ا.ت : نههههههههه نمیتونههه اینطورییی باشششههههه 😭😭😭😭😭😭 ( جیغ و گریه )
پرستار : خانم .... خانم اروم باشید
همینطوری جیغ میزدم که با حس کردن سوزشی روی دستم چشمام سیاهی رفت ...........
..............
۷ سال بعد
تقریبا ۷ سال از اونموقع میگذره اگه بگم دلم براش تنگ نشده دروغ گفتم به هر حال من ازدواج کردم کردم و الان ۲ تا بچه دارم ....
......................،
ا.ت کصافتتتت بچم جیمین قلبشو به تو دادد 😂😂🥺🥺💞💞💞
خب کیوتام امیدوارم از این تک پارتی خوشتون اومده باشه بابای 💞💞💞💞💞💞💞💞💗💙💗💝💘💓🤍💔💔💘💚🖤
۲.۶k
۱۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.