سناریو ®
وقتی بعد یه هفته از سفر کاری بر میگردیم
——————————
جین محکم بغلت میکنه و کل صورتم می بوسه
ا.ت. خفه شدم
جین. میخواستی منو تنها نذاری
ا.ت. غلط کردم
______________________
شوگا برای شوخی قهر میکنه باهات
ا.ت.یونگی
شوگا._______
ا.ت. یونگیییی
شوگا.____
ا.ت. الان قهری، قهر کنی من میمیرم(بغض)
شوگا. شوخی کردم حالا گریه نکن (خنده)
ا.ت. اصلا قهرم
شوگا.غلط کردم
________________
نامجون محکم بغلت میکنه
نامجون.بیبی دلم برات تنگ شده بود
ا.ت. من بیشتر دیگه آخر داشتم میکردم
نامجون. اگه میکردی من چیکار میکردم خوب شد برگشتی
ا.ت. (خنده)
_____________________
ا.ت محکم جیمین بغل میکنه و جیمین محکم تر از ا.ت اونو بغل میکنه
جیمین. بیبی گرل دیگه نمیزارم از پیشم بری
ا.ت. یااا اگه نرم جایی میمیرم
جیمین. باشه غلط کردم گفتم حالا مارو نخور
___________________
تهیونگ تا ا.ت میبینه سریع بغلش میکنه
ا.ت. دارم خفه میشم
تهیونگ. برام مهم نیست
ا.ت. پس قهرم
تهیونگ. غلط کردم
ا.ت. _________
تهیونگ. اصلا برات ۱۰ تا شیرتوت فرنگی میخرم بعد بریم شهر بازی
ا.ت. پس بزن بریم
__________________
محکم ا.ت میبوسه
جونگ کوک. دلم برات تنگ شده بود
ا.ت. منم حالا بریم خونه هستم
جونگ کوک. نه
ا.ت. چراااا
جونگ کوک. تا شیر موز بهم ندی نمیشه
ا.ت. هوف باشه بریم توی راه بهت میدم
جونگ کوک. پس بزن بریم که دیر نشده
________________________
تمام شد
اولین سناریو من
لطفا حمایت کنید🥺🥺🥺🥺🥹🥹🥹
💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜
——————————
جین محکم بغلت میکنه و کل صورتم می بوسه
ا.ت. خفه شدم
جین. میخواستی منو تنها نذاری
ا.ت. غلط کردم
______________________
شوگا برای شوخی قهر میکنه باهات
ا.ت.یونگی
شوگا._______
ا.ت. یونگیییی
شوگا.____
ا.ت. الان قهری، قهر کنی من میمیرم(بغض)
شوگا. شوخی کردم حالا گریه نکن (خنده)
ا.ت. اصلا قهرم
شوگا.غلط کردم
________________
نامجون محکم بغلت میکنه
نامجون.بیبی دلم برات تنگ شده بود
ا.ت. من بیشتر دیگه آخر داشتم میکردم
نامجون. اگه میکردی من چیکار میکردم خوب شد برگشتی
ا.ت. (خنده)
_____________________
ا.ت محکم جیمین بغل میکنه و جیمین محکم تر از ا.ت اونو بغل میکنه
جیمین. بیبی گرل دیگه نمیزارم از پیشم بری
ا.ت. یااا اگه نرم جایی میمیرم
جیمین. باشه غلط کردم گفتم حالا مارو نخور
___________________
تهیونگ تا ا.ت میبینه سریع بغلش میکنه
ا.ت. دارم خفه میشم
تهیونگ. برام مهم نیست
ا.ت. پس قهرم
تهیونگ. غلط کردم
ا.ت. _________
تهیونگ. اصلا برات ۱۰ تا شیرتوت فرنگی میخرم بعد بریم شهر بازی
ا.ت. پس بزن بریم
__________________
محکم ا.ت میبوسه
جونگ کوک. دلم برات تنگ شده بود
ا.ت. منم حالا بریم خونه هستم
جونگ کوک. نه
ا.ت. چراااا
جونگ کوک. تا شیر موز بهم ندی نمیشه
ا.ت. هوف باشه بریم توی راه بهت میدم
جونگ کوک. پس بزن بریم که دیر نشده
________________________
تمام شد
اولین سناریو من
لطفا حمایت کنید🥺🥺🥺🥺🥹🥹🥹
💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜💜
۳.۴k
۰۷ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.