رابطه اجباری (پارت ۱۰)
کوک: برو ظرفشو بیار ببینم
با همون حالمدپاشدم ظرفشو اوردم
کوک: ای احمق این نوشیدنی تحریک کننده بود
ا/ت: وایییی
کوک: خیلی خنگی
ا/ت: کی اثرش میره؟
کوک: وقتی که اون کارو انجام بدی بچه ها زنگ بزنید دوست دختراتون بیان پیشتون
تهیونگ: اُه لعنتی یعنی الان اون چیز تحریک کننده بود؟
کوک: اره
(جیمین زنگ میزنه دوست دخترش تهیونگ هم همین طور)
خب دوست دخترا اومدن و جیمین تهیونگ و کوک با دوست دختراشون کارای خاک برسری کردند
پرش زمانی
ادمین: چرا یه همچین چیزی باید بنویسم؟ 😁😁😁
کوک: چون میخوای ابرو منو ببری
ادمین: 😈😈😈😈🍆🍆🍆🍆 🎾🎾🎾
ادامه دارد.....
با همون حالمدپاشدم ظرفشو اوردم
کوک: ای احمق این نوشیدنی تحریک کننده بود
ا/ت: وایییی
کوک: خیلی خنگی
ا/ت: کی اثرش میره؟
کوک: وقتی که اون کارو انجام بدی بچه ها زنگ بزنید دوست دختراتون بیان پیشتون
تهیونگ: اُه لعنتی یعنی الان اون چیز تحریک کننده بود؟
کوک: اره
(جیمین زنگ میزنه دوست دخترش تهیونگ هم همین طور)
خب دوست دخترا اومدن و جیمین تهیونگ و کوک با دوست دختراشون کارای خاک برسری کردند
پرش زمانی
ادمین: چرا یه همچین چیزی باید بنویسم؟ 😁😁😁
کوک: چون میخوای ابرو منو ببری
ادمین: 😈😈😈😈🍆🍆🍆🍆 🎾🎾🎾
ادامه دارد.....
۱۶.۶k
۰۴ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.