rain of love (4)
آنجل
باز هم داشتم داخل هتل روی مبل لم داده بودم و و با گوشیم ور میرفتم که الستور و چارلی اومدن و گفتن میخوایم هتل رو بازسازی کنیم
همه شروع به کار کردن
همه جارو رنگ زدیم وسایل رو عوض کردیم یک مکان نوشیدنی زدیم
از اونجا رفتم و نفهمیدم اون آدم جدیده که اومده کی بود
فردا اون روز رفتم پایین و با همون پسره که نجاتم داد مواجه شدم به هم نگاه میکردیم رفتن نشستم و نوشیدنی خوردیم و حرف زدیم
گوشیم زنگ خورد و رفتم سر کار بعد از کار داخل بار نشستم و چند تا گوگینه اومدن کنارم بهم نوشیدنی دادن کردن اما نوشیدنی رو اون پسره ریخت همونی که نجاتم داد
آنجل . چیکار میکنی
پسر . نجاتت میدم
آنجل . چرا از دست چی پسره منو از بار برد بیرون و دعوامون شد
آنجل . اونا عوض شرکت بودن من یک بردم برده ولنتیانو
پسره .من.............
این داستان ادامه دارد
ببخشید بد بود داخل موقعیت خوبی ننوشتمش
بای ❤️
بای 📻🔪
باز هم داشتم داخل هتل روی مبل لم داده بودم و و با گوشیم ور میرفتم که الستور و چارلی اومدن و گفتن میخوایم هتل رو بازسازی کنیم
همه شروع به کار کردن
همه جارو رنگ زدیم وسایل رو عوض کردیم یک مکان نوشیدنی زدیم
از اونجا رفتم و نفهمیدم اون آدم جدیده که اومده کی بود
فردا اون روز رفتم پایین و با همون پسره که نجاتم داد مواجه شدم به هم نگاه میکردیم رفتن نشستم و نوشیدنی خوردیم و حرف زدیم
گوشیم زنگ خورد و رفتم سر کار بعد از کار داخل بار نشستم و چند تا گوگینه اومدن کنارم بهم نوشیدنی دادن کردن اما نوشیدنی رو اون پسره ریخت همونی که نجاتم داد
آنجل . چیکار میکنی
پسر . نجاتت میدم
آنجل . چرا از دست چی پسره منو از بار برد بیرون و دعوامون شد
آنجل . اونا عوض شرکت بودن من یک بردم برده ولنتیانو
پسره .من.............
این داستان ادامه دارد
ببخشید بد بود داخل موقعیت خوبی ننوشتمش
بای ❤️
بای 📻🔪
۳.۰k
۰۵ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.