عشق خوناشامی من پارت ۱۴
عشق خوناشامی من پارت ۱۴
ویو ا/ت
من در حال غذا درست کردن بودم و جلا هم مشغول کار خوش بود و هر از چند گاهی نگاهی پر از نفرت به هم می انداختیم
اجوما هم یک لیست بلند بالا به من داده بود
منم با عجله داشتم غذا ها رو میپختم
بعد از تموم شدن نفش اسودهای کشیدم که اجوما اومد واسهی تست کردن غذا
منم خدا خدا میکردم که غذا مشکلی نداشته باشه
که سری از روی رضایت تکون داد و منم نفس حبس شدم رو بیرون دادم
جلا هم معلوم بود داره حرص میخوره عصبی به من نگاه میکرد
ولی بعدش اجوما گفت:
اجوما: خب ا/ت باید غذا هارد با سلیقه بچینی حواست باشه اشتباهی نکنی
ا/ت: جی من باید بچینم؟
اجوما: بله
همگی برید سر کاراتون
اوفففففف همینم مونده بود کمرم داره خورد میشه حالا این زنیکه میگه عین خر بار کشی کنم
جلا هم معلوم بود خوشحال شده با یک نیشخند داشت به من نگاه میکرد
آخه این دختررررررر چرا اینقد رو ماه
فلش بک به یک ساعت بعد
یک ساعت گذشته بود و منم دیگه کار هام تموم شد داشتم میرفتم که استراحت کنم که اجوما من رو صدا کرد رفتم پیشش و بهش گفتم
ا/ت: اجوما با من کاری داشتید
اجوما: کجا داشتی میرفتی
ا/ت: از اونجایی که کارم تموم شده داشتم میرفتم استراحت کنم
اجوما: فعلا باید وایسی ببینیم ارباب از دست پختت راضی هست یانه
الآن دو نفر رو مخم هستن یکی جلا و یکی اجوما
ا/ت: چشم اجوما
و بعد رفت
ادامه دارد
حمایت
ویو ا/ت
من در حال غذا درست کردن بودم و جلا هم مشغول کار خوش بود و هر از چند گاهی نگاهی پر از نفرت به هم می انداختیم
اجوما هم یک لیست بلند بالا به من داده بود
منم با عجله داشتم غذا ها رو میپختم
بعد از تموم شدن نفش اسودهای کشیدم که اجوما اومد واسهی تست کردن غذا
منم خدا خدا میکردم که غذا مشکلی نداشته باشه
که سری از روی رضایت تکون داد و منم نفس حبس شدم رو بیرون دادم
جلا هم معلوم بود داره حرص میخوره عصبی به من نگاه میکرد
ولی بعدش اجوما گفت:
اجوما: خب ا/ت باید غذا هارد با سلیقه بچینی حواست باشه اشتباهی نکنی
ا/ت: جی من باید بچینم؟
اجوما: بله
همگی برید سر کاراتون
اوفففففف همینم مونده بود کمرم داره خورد میشه حالا این زنیکه میگه عین خر بار کشی کنم
جلا هم معلوم بود خوشحال شده با یک نیشخند داشت به من نگاه میکرد
آخه این دختررررررر چرا اینقد رو ماه
فلش بک به یک ساعت بعد
یک ساعت گذشته بود و منم دیگه کار هام تموم شد داشتم میرفتم که استراحت کنم که اجوما من رو صدا کرد رفتم پیشش و بهش گفتم
ا/ت: اجوما با من کاری داشتید
اجوما: کجا داشتی میرفتی
ا/ت: از اونجایی که کارم تموم شده داشتم میرفتم استراحت کنم
اجوما: فعلا باید وایسی ببینیم ارباب از دست پختت راضی هست یانه
الآن دو نفر رو مخم هستن یکی جلا و یکی اجوما
ا/ت: چشم اجوما
و بعد رفت
ادامه دارد
حمایت
۶.۸k
۲۶ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.