PART ❺
𝑳𝒐𝒗𝒆 𝒐𝒇 𝒔𝒆𝒗𝒆𝒏 𝒑𝒆𝒐𝒑𝒍𝒆
ا/ت: اممم...سلام
اعضا: سلام ، خوبی
ا/ت: ممنون.
*نگا کردن به هم دیگه*
ا/ت: باورم نمیشه.
کوک: چیو باورت نمیشه؟
ا/ت: اینکه دارم از نزدیک شما رو میبینم و باهاتون صحبت میکنم.
اعضا: *خنده*
جین: وقت داری باهم صحبت کنیم.
ا/ت: اممم....آره
راوی: رفتن و روی یکی از میزایی که وسط پارک بود نشستن و صحبت کردن. جین طوری که فقط اعضا بشنون گفت.
جین: خب کی بهش میگه.
نگاه همه رفت سمت یونگی.
یونگی: آخه چرا همیشه من باید پیش قدم باشم.
....
یونگی: خب از کجا شروع کنم.
ا/ت: ......
یونگی: ببین من از مقدمه چینی و اینا خوشم نمیاد سریع میرم سر اصل مطلب.
ا/ت:..... خب
یونگی: *نفس عمیق* راستش من ........ یعنی ما از تو.... چجوری بگم.... خوشمون اومده.
ا/ت: چیی
یونگی: خواهش میکنم اول به حرفامون گوش بده بعد برو.
ا/ت:......
یونگی: باشه؟
ا/ت: ب...باشه.
جین: انتخاب تو کدوم یکی از ماست؟
راوی: پسرا همه مظلومانه به ا/ت نگا میکردن.
ا/ت: ببخشید اینو میگم ولی هیچکدوم.
جیهوپ: ولی چرا
ا/ت: انتظار ندارید که من همین جوری بدون شناخت یکی رو انتخاب کنم.
نامجون: حق با توعه. ولی میگی چیکار کنیم؟
ا/ت: اگه اشکالی نداره یه مدت باهم رفت و آمد کنیم یعنی اینکه دوست باشیم باهم دیگه تا همو بشناسیم.
تهیونگ: نظر خوبیه.
راوی: ا/ت سریع از رو صندلی بلند شد تا بره.
ا/ت: فعلا خدافظ. ..... من.....باید برم.
یونگی: ولی.
ا/ت: ببخشید ، خدافظ
و از اونجا رفت.
ا/ت: اممم...سلام
اعضا: سلام ، خوبی
ا/ت: ممنون.
*نگا کردن به هم دیگه*
ا/ت: باورم نمیشه.
کوک: چیو باورت نمیشه؟
ا/ت: اینکه دارم از نزدیک شما رو میبینم و باهاتون صحبت میکنم.
اعضا: *خنده*
جین: وقت داری باهم صحبت کنیم.
ا/ت: اممم....آره
راوی: رفتن و روی یکی از میزایی که وسط پارک بود نشستن و صحبت کردن. جین طوری که فقط اعضا بشنون گفت.
جین: خب کی بهش میگه.
نگاه همه رفت سمت یونگی.
یونگی: آخه چرا همیشه من باید پیش قدم باشم.
....
یونگی: خب از کجا شروع کنم.
ا/ت: ......
یونگی: ببین من از مقدمه چینی و اینا خوشم نمیاد سریع میرم سر اصل مطلب.
ا/ت:..... خب
یونگی: *نفس عمیق* راستش من ........ یعنی ما از تو.... چجوری بگم.... خوشمون اومده.
ا/ت: چیی
یونگی: خواهش میکنم اول به حرفامون گوش بده بعد برو.
ا/ت:......
یونگی: باشه؟
ا/ت: ب...باشه.
جین: انتخاب تو کدوم یکی از ماست؟
راوی: پسرا همه مظلومانه به ا/ت نگا میکردن.
ا/ت: ببخشید اینو میگم ولی هیچکدوم.
جیهوپ: ولی چرا
ا/ت: انتظار ندارید که من همین جوری بدون شناخت یکی رو انتخاب کنم.
نامجون: حق با توعه. ولی میگی چیکار کنیم؟
ا/ت: اگه اشکالی نداره یه مدت باهم رفت و آمد کنیم یعنی اینکه دوست باشیم باهم دیگه تا همو بشناسیم.
تهیونگ: نظر خوبیه.
راوی: ا/ت سریع از رو صندلی بلند شد تا بره.
ا/ت: فعلا خدافظ. ..... من.....باید برم.
یونگی: ولی.
ا/ت: ببخشید ، خدافظ
و از اونجا رفت.
۳۷.۵k
۲۵ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.