پارت هفتم
بعد تهیونگ گفت بیا قرار بزاریم و یک دفعه جونگ کوک رو کیتی دید و میخوات بره باهاش حرف بزنه که اونجا تهیونگ بود و نمیتونس بره و میخواست بره که نرفت و جونگ کوک امد سمت تهیونگ و کیتی حالا تهیونگ گفت که جونگ کوک برو من میام جونگ کوک نمیرفت دسته کیتی رو گرفت و کیتی نمیدونست چی کار کنه داد زد
۲.۳k
۲۸ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.