I am just your bodyguard (part-1-)
سلام من اتم ۲۹ سالمه و مجردم . من تو ایران به دنیا اومدم و تو سئول بزرگ شدم . حرکات رزمی و بوکسم عالیه و تو مسابقات زیاد شرکت کردم . خوانوادمو ایرانن و من اینجا دارم حرکات رزمی رو به صورت پیشرفته آموزش میبینم . من حدود ۱۲ ساله که آرمی ام و آلان سال ۲۰۲۷ هست و اینکه من از دسته آرمی هایی هستم که با ازدواج بایسشون مخالفن
صبح ویو ات
با صدای گوشیم چشمام رو کمی باز کردم و ساعت ۷ صبح بود اه لعنتی بازم باید برم به اون خراب شده . بلند شدمو رفتم دستشوییو کار های مربوطه رو انجام دادم و اومدم بیرون.رفتم تو آشپز خونه و یه صبحانه عالی خوردم و بعد لباسام رو عوض کردمو از خونه خارج شدم. به سمت ماشینم رفتم و راه افتادم به طرف سالن ورزشکاری . توی راه بودم که اعلانی به گوشیم اومد نگاش کردم دیدم از بیتیاسه و ماشین رو کنار زدم و اعلان رو باز کردم
متن نامه
( با توجه به آرمی های عزیز . باید به عرضتون برسونم که بیتیاس قراره دو ماه بعد آخرین کنسرت رو اجرا کنه و بعد از اون قراره دیسبند بشه و هر کدوم از اعضا به کار خودشون ادامه میدن )
اینو که خوندم قطره اشکی ازگوشه چشام فرو ریخت ینی چی اونا از هم جدا میشن و بعد........ینی ازدواج میکنن......با خودم تصمیم گرفتم تا دیسبند شدنشون حرکات رزمیم رو کامل کنم و بادیگارد شخصی بشم اونم بادیگارد کی.. اعضا
راهمو به طرف کمپانی بیگ هیت کج کردم و بعد بیست مین رسیدم . از ماشین پیاده شدم و وارد کمپانی شدم به طرف دفتر رییس کمپانی رفتم و واردش شدم همه اعضا اونجا بودن
+ سلام
رییس : سلام بفرمایید
+شنیدم قراره دوماه بعد بنگتن دیسبند بشه برای همین شما به چند تا بادیگارد نیاز دارین که بتونم به طور مخفیانه ازشون مواظبت کنن درسته؟
رییس:بله همینطوره شما از کجا میدونین؟
+اینو ولش کنین من به عنوان بادیگارد میخوام استخدام شم
رییس : سابقه کاری دارین ؟
+بله .۶ سال بادیگارد بودم . ۴ سال پرستار بچه . ۲ سال پزشک شخصی
رییس : بفرمایید اینجا این فرم رو پر کنید
:)
صبح ویو ات
با صدای گوشیم چشمام رو کمی باز کردم و ساعت ۷ صبح بود اه لعنتی بازم باید برم به اون خراب شده . بلند شدمو رفتم دستشوییو کار های مربوطه رو انجام دادم و اومدم بیرون.رفتم تو آشپز خونه و یه صبحانه عالی خوردم و بعد لباسام رو عوض کردمو از خونه خارج شدم. به سمت ماشینم رفتم و راه افتادم به طرف سالن ورزشکاری . توی راه بودم که اعلانی به گوشیم اومد نگاش کردم دیدم از بیتیاسه و ماشین رو کنار زدم و اعلان رو باز کردم
متن نامه
( با توجه به آرمی های عزیز . باید به عرضتون برسونم که بیتیاس قراره دو ماه بعد آخرین کنسرت رو اجرا کنه و بعد از اون قراره دیسبند بشه و هر کدوم از اعضا به کار خودشون ادامه میدن )
اینو که خوندم قطره اشکی ازگوشه چشام فرو ریخت ینی چی اونا از هم جدا میشن و بعد........ینی ازدواج میکنن......با خودم تصمیم گرفتم تا دیسبند شدنشون حرکات رزمیم رو کامل کنم و بادیگارد شخصی بشم اونم بادیگارد کی.. اعضا
راهمو به طرف کمپانی بیگ هیت کج کردم و بعد بیست مین رسیدم . از ماشین پیاده شدم و وارد کمپانی شدم به طرف دفتر رییس کمپانی رفتم و واردش شدم همه اعضا اونجا بودن
+ سلام
رییس : سلام بفرمایید
+شنیدم قراره دوماه بعد بنگتن دیسبند بشه برای همین شما به چند تا بادیگارد نیاز دارین که بتونم به طور مخفیانه ازشون مواظبت کنن درسته؟
رییس:بله همینطوره شما از کجا میدونین؟
+اینو ولش کنین من به عنوان بادیگارد میخوام استخدام شم
رییس : سابقه کاری دارین ؟
+بله .۶ سال بادیگارد بودم . ۴ سال پرستار بچه . ۲ سال پزشک شخصی
رییس : بفرمایید اینجا این فرم رو پر کنید
:)
۷.۸k
۲۲ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.