☆ Black? ☆
☆ Black? ☆
[ p ۴ ]
برگشتید پیش کوک
سوک : نظرتون چیه فردا بیام خونه تون هم عروسم برام یه غذا درست کنه هم در مورد ازدواجتون حرف بزنیم
با شنیدن حرفاش شروع به سرفه کردن کردی
کوک : خوبی عزیزم ؟
ا/ت : عالیم[سرفه ، لبخند فیک]
ا/ت : با اجازه تون ما دیگه بریم ؟ ، آخه من خیلی خسته ام
سوک : چرا که نه ، پس فردا شب میبینمتون
کوک : فعلا خداحافظ عمو جان
سوک : خداحافظ
با خارج شدنتون از مهمونی و رسیدن به ماشین شروه کردی به غر زدن
ا/ت : یاااا ، حواست هستش عموتون چی گفت ؟
کوک : اره گفت ازدواج
ا/ت : یعنی واقعا ازدواج کنیم؟؟؟؟
کوک : معلومه که نه ، فقط این روی کاغذه
ا/ت : اوففففف ، سوئیچ پاشین رو بده
کوک : چرا ؟
ا/ت : چون من میخوام برونم عشقم
کوک : هنوزم به اون عشقم گفتنات عادت نکردم
ا/ت : نباید هم بکنی ، فقط برای اینه که جلوی عموت سوتی ندم
کوک : بیا اینم سوئیچ ماشین
ا/ت : مرس[پرش زمانی به رسیدن به خونه ی تو ]
کمربند تو باز کردی و گفتی
ا/ت : فعلا
کوک : فردا ساعت ۱۰ میام دنبالت ، وسایل هاتو جمع کن از این به بعد خونه ی من میمونی
ا/ت : نه دیگه
کوک : اره دیگه
ا/ت : باشه فردا وسایل هامو جمع میکنم [حرصی]
از ماشین پیاده شدی به سمت خونه ات رفتی و خوابیدی
ادامه دارد ...
شرط پارت بعد
۲۰:« لایک ❤️
[ p ۴ ]
برگشتید پیش کوک
سوک : نظرتون چیه فردا بیام خونه تون هم عروسم برام یه غذا درست کنه هم در مورد ازدواجتون حرف بزنیم
با شنیدن حرفاش شروع به سرفه کردن کردی
کوک : خوبی عزیزم ؟
ا/ت : عالیم[سرفه ، لبخند فیک]
ا/ت : با اجازه تون ما دیگه بریم ؟ ، آخه من خیلی خسته ام
سوک : چرا که نه ، پس فردا شب میبینمتون
کوک : فعلا خداحافظ عمو جان
سوک : خداحافظ
با خارج شدنتون از مهمونی و رسیدن به ماشین شروه کردی به غر زدن
ا/ت : یاااا ، حواست هستش عموتون چی گفت ؟
کوک : اره گفت ازدواج
ا/ت : یعنی واقعا ازدواج کنیم؟؟؟؟
کوک : معلومه که نه ، فقط این روی کاغذه
ا/ت : اوففففف ، سوئیچ پاشین رو بده
کوک : چرا ؟
ا/ت : چون من میخوام برونم عشقم
کوک : هنوزم به اون عشقم گفتنات عادت نکردم
ا/ت : نباید هم بکنی ، فقط برای اینه که جلوی عموت سوتی ندم
کوک : بیا اینم سوئیچ ماشین
ا/ت : مرس[پرش زمانی به رسیدن به خونه ی تو ]
کمربند تو باز کردی و گفتی
ا/ت : فعلا
کوک : فردا ساعت ۱۰ میام دنبالت ، وسایل هاتو جمع کن از این به بعد خونه ی من میمونی
ا/ت : نه دیگه
کوک : اره دیگه
ا/ت : باشه فردا وسایل هامو جمع میکنم [حرصی]
از ماشین پیاده شدی به سمت خونه ات رفتی و خوابیدی
ادامه دارد ...
شرط پارت بعد
۲۰:« لایک ❤️
۲۱.۰k
۰۴ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.