💜 عشق مریضی واگیر دار 🤍✨
💜 عشق مریضی واگیر دار 🤍✨
ادامه یpart 54🤍✨
ته:یااا آقای پارک صبر کنید ایشون یونا خواهر کوچیکه تر و عزیز تر از جون منه
آقای پارک:یاااا جدییی مگه تو خواهر داری پسرم
یونا:سلام (احترام گذاشت )
ته: حالا داستان داره میگم براتون
ی نگاه ب بقیه کرد و گفت خب این خانوما چی اینام با شما اومدن ؟؟
جیمین:اره بابا جون همه با ما هستن بزار معرفی کنم
ایشون یونا هستن خواهر کوچیکتر تهیونگ و همسر جونگکوک
آقای پارک:کوککک پسر تو ازدواج کردیییی
کوک: ن هنوز ولی قراره ازدواج کنیم
جیمین:ایشون مینجی هستن دوست یونا و خواهر دو قلوی و جیوو و دوست دختر تهیونگ
آقای پارک:یااا مگه من چند وقته ندیدمتون همتون دارین ازدواج میکنین که
جیمین ادامه داد: ایشونم جیوو هستن خواهر دوقلوی مینجی و دوست دختر جین
آقای پارک:یااا جین بالاخره یکیو پیدا کردی ک ب قول خودت لیاقت هندسام بودن تورو داشته باشه
جین:بله پیدا کردم ولی ایشون از منم هندسام تره
جیوو:خجالتتت
جیمین:و ایشونم مانیا هستن دوست دخترا و......
آقای پارک:و.....؟؟؟
جیمین:خب.....
ته:خب بزارین من بگم... ایشون مانیا دوست دختر و همسر جیمین ...... یا بهتره بگم عروس شما
آقای پارک:چ...چییییییی جدییییی واییی خدااا دارم غش میکنممم بالاخره جیمینم داره ازدواج میکنههه اونم با همچین خانم زیبا و با کمالاتی وای من غششش
مانیا:س...سلام ☺️
آقای پارک:سلام دخترم خوش اومدی
بیاین بیاین اینجا بشینین تا ی چیزی بیارم بخورین
نشستیم و آقای پارک رف و با کلی خوراکی های خوشمزه برگشت....
(تا پارت بعد بابایی)
ادامه یpart 54🤍✨
ته:یااا آقای پارک صبر کنید ایشون یونا خواهر کوچیکه تر و عزیز تر از جون منه
آقای پارک:یاااا جدییی مگه تو خواهر داری پسرم
یونا:سلام (احترام گذاشت )
ته: حالا داستان داره میگم براتون
ی نگاه ب بقیه کرد و گفت خب این خانوما چی اینام با شما اومدن ؟؟
جیمین:اره بابا جون همه با ما هستن بزار معرفی کنم
ایشون یونا هستن خواهر کوچیکتر تهیونگ و همسر جونگکوک
آقای پارک:کوککک پسر تو ازدواج کردیییی
کوک: ن هنوز ولی قراره ازدواج کنیم
جیمین:ایشون مینجی هستن دوست یونا و خواهر دو قلوی و جیوو و دوست دختر تهیونگ
آقای پارک:یااا مگه من چند وقته ندیدمتون همتون دارین ازدواج میکنین که
جیمین ادامه داد: ایشونم جیوو هستن خواهر دوقلوی مینجی و دوست دختر جین
آقای پارک:یااا جین بالاخره یکیو پیدا کردی ک ب قول خودت لیاقت هندسام بودن تورو داشته باشه
جین:بله پیدا کردم ولی ایشون از منم هندسام تره
جیوو:خجالتتت
جیمین:و ایشونم مانیا هستن دوست دخترا و......
آقای پارک:و.....؟؟؟
جیمین:خب.....
ته:خب بزارین من بگم... ایشون مانیا دوست دختر و همسر جیمین ...... یا بهتره بگم عروس شما
آقای پارک:چ...چییییییی جدییییی واییی خدااا دارم غش میکنممم بالاخره جیمینم داره ازدواج میکنههه اونم با همچین خانم زیبا و با کمالاتی وای من غششش
مانیا:س...سلام ☺️
آقای پارک:سلام دخترم خوش اومدی
بیاین بیاین اینجا بشینین تا ی چیزی بیارم بخورین
نشستیم و آقای پارک رف و با کلی خوراکی های خوشمزه برگشت....
(تا پارت بعد بابایی)
۴.۱k
۱۷ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.