"از آغوشی برمیڪَردم"
ڪه جنڪَلی را...
به آتش ڪشیده
و در شعلههاے تنش
بال بال میزند سینه سُرخ خواهش
با لبهایی آغشته به انار
و بوسههایی ڪه هرڪَز
از دهان نمیافتند...!!
"از آغوشی برمیڪَردم"
ڪه جنڪَلی را...
به آتش ڪشیده
و در شعلههاے تنش
بال بال میزند سینه سُرخ خواهش
با لبهایی آغشته به انار
و بوسههایی ڪه هرڪَز
از دهان نمیافتند...!!
۸.۴k
۰۵ آذر ۱۴۰۲