`وقتی فهمیدی مافیاست و از دستش فرار کردی....`` ادامه
`وقتی فهمیدی مافیاست و از دستش فرار کردی....`` ادامه
(علامت یوری &)
چند روز بعد
ویو کوک
چند روزه ا.ت قضیه مافیا بودنم و فهمیده و از دیتم فرار کرده دارم رد شو با گوشی میزنم ولی نمیشه
+ تهیونگ ( داد)
* بله (ترسیده)
+بگیر ببین ا.ت کجاست( اخرش و با داد گفت)
* باش
ویو تهیونگ
سپردم به بقیه پسرا تا ا.ت و پیداش کنن
چند روز بعد
* جونگکوک جونگکوک (تقریبا خوشحال)
+بله ؟
* بلاخره رد ا.ت و زدیم رفته خونه دوستش یوری
+ ایول
ویو کوک
از دست ات خیلی عصبانی بودم برا همین با اعصبانیت رفتم دم در خونه یوری
+یوری(عربده)
& یاااا کی که دم در خونه ی من عربده میکشی؟
در خونه رو باز میکه و با کوک مواجه میشه
& جو....نگ..کو..ک تو اینجا چیکا میکنی؟(ترسیده بدجور)
+ ا.ت کجاستتتت(داد)
ا.ت میاد پایین و کوک تا ا.ت و میبینه دستشد میگیره و با تمام زورش ا.ت و پرت میکنه تو ماشین
پرش وقتی به خونه میرسن
+ ا.ت برو تو اتاق
_ نمیرم
+ پس خودت خواستی
ا.ت و میبره تو اتاق و بهش میگه
+ خودت خواستی بیبی
در و قفل میکنه و کیلید و میزاره بالای کمد و کم کم لباس درمیاد و بسم الله...
دیگه ببخشید اگه بد شد اولین فیکم بود
(علامت یوری &)
چند روز بعد
ویو کوک
چند روزه ا.ت قضیه مافیا بودنم و فهمیده و از دیتم فرار کرده دارم رد شو با گوشی میزنم ولی نمیشه
+ تهیونگ ( داد)
* بله (ترسیده)
+بگیر ببین ا.ت کجاست( اخرش و با داد گفت)
* باش
ویو تهیونگ
سپردم به بقیه پسرا تا ا.ت و پیداش کنن
چند روز بعد
* جونگکوک جونگکوک (تقریبا خوشحال)
+بله ؟
* بلاخره رد ا.ت و زدیم رفته خونه دوستش یوری
+ ایول
ویو کوک
از دست ات خیلی عصبانی بودم برا همین با اعصبانیت رفتم دم در خونه یوری
+یوری(عربده)
& یاااا کی که دم در خونه ی من عربده میکشی؟
در خونه رو باز میکه و با کوک مواجه میشه
& جو....نگ..کو..ک تو اینجا چیکا میکنی؟(ترسیده بدجور)
+ ا.ت کجاستتتت(داد)
ا.ت میاد پایین و کوک تا ا.ت و میبینه دستشد میگیره و با تمام زورش ا.ت و پرت میکنه تو ماشین
پرش وقتی به خونه میرسن
+ ا.ت برو تو اتاق
_ نمیرم
+ پس خودت خواستی
ا.ت و میبره تو اتاق و بهش میگه
+ خودت خواستی بیبی
در و قفل میکنه و کیلید و میزاره بالای کمد و کم کم لباس درمیاد و بسم الله...
دیگه ببخشید اگه بد شد اولین فیکم بود
۱.۵k
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.