که یهو کوک اومد با مشت زد تو صورت پسرع تو شک بودم که مچ د
که یهو کوک اومد با مشت زد تو صورت پسرع تو شک بودم که مچ دستمو گرفتم برد سمت ماشین
ات. کوک ولم کن بهم دستم نزن
کوک . خفه شو ات تا همینجا نکشتمت
ات نشست تو ماشین کوک ام نشست رفتن سمت خونه ی کوک
ویو ات
اولش فک کردم داریم میریم سمت خونه ی کوک ولی دیدم اینجا یه خونه ی دیگست اینجا خیلی بزرگ تر از اونیکی خونه هه بود ۱۰تا هم بادیگارد جلوی خونه بود
کوک . رسیدیم پیاده شو
پیاده شدم رفتم تو خونه میترسیدم باهاش حرف بزنم ولی بهش گفتم
ات. کوک من میخوام برم خونه ی خودم
کوک. باشه میزارم بری به حال خودت که از اینو اون لب بگیری عمرا
ات. به تو هیچ ربطی ندارع من چیکار میکنم هر کاری دلم بخواد انجام میدم تواصلا مگه کیه منی هااااا
کوک. من کیتم هه
کوک مچ اتو محکم میگرعو داد میزنه من کیتم ارع کوک یهو لباشو میکوبه به لبای ات
ات هی با دستاش بهش ضربه میزنه ولی کوک خودشو بیشتر به ات میچسبوند بعد چند دقیقه از هم جدا شدن و نفس نفس میزدن
کوک . حالا فهمیدی من کیتم
ات. حالم ازت بهم میخورع عوضی
کوک یه پوزخند میزنه
کوک. اجوما بیا اتاق اینو نشون بده
اجوما. چشم ارباب
کوک میره تو اتاقش
ویو ات
دیدم اجوما بهم گفت از این طرف منم دنبالش راه افتادم اتاقمو بهم نشون داد
اجوما. دخترم بزار قانونای اینجارو توضیح بدم
ات. هه قانون خدایاا بگو اجوما
اجوما . خب نباید با پسرا حرف بزنی
نباید فرار کنی
نباید لباس های لختی بپوشی
نباید اربابو عصبی کنی
و آخری نباید از حرفاش سرپیچی کنی
ات . اگه نکنم چی میشه
اجوما . تنبیهت میکنه
ات . خدایا کوک همچین آدمی بوده نمیدونستم
اجوما . من دیگه میرم دخترم راستی ۱ ساعت دیگع شام حاضره بیا پایین
ات . باشه
۱ ساعت بعد
رفتم پایین دیدم کوک نشته سر میز و دارن غذا رو میارن منم رفتم نشتم
با اینکه شرطا نرسیده بود ولی گذاشتم
ات. کوک ولم کن بهم دستم نزن
کوک . خفه شو ات تا همینجا نکشتمت
ات نشست تو ماشین کوک ام نشست رفتن سمت خونه ی کوک
ویو ات
اولش فک کردم داریم میریم سمت خونه ی کوک ولی دیدم اینجا یه خونه ی دیگست اینجا خیلی بزرگ تر از اونیکی خونه هه بود ۱۰تا هم بادیگارد جلوی خونه بود
کوک . رسیدیم پیاده شو
پیاده شدم رفتم تو خونه میترسیدم باهاش حرف بزنم ولی بهش گفتم
ات. کوک من میخوام برم خونه ی خودم
کوک. باشه میزارم بری به حال خودت که از اینو اون لب بگیری عمرا
ات. به تو هیچ ربطی ندارع من چیکار میکنم هر کاری دلم بخواد انجام میدم تواصلا مگه کیه منی هااااا
کوک. من کیتم هه
کوک مچ اتو محکم میگرعو داد میزنه من کیتم ارع کوک یهو لباشو میکوبه به لبای ات
ات هی با دستاش بهش ضربه میزنه ولی کوک خودشو بیشتر به ات میچسبوند بعد چند دقیقه از هم جدا شدن و نفس نفس میزدن
کوک . حالا فهمیدی من کیتم
ات. حالم ازت بهم میخورع عوضی
کوک یه پوزخند میزنه
کوک. اجوما بیا اتاق اینو نشون بده
اجوما. چشم ارباب
کوک میره تو اتاقش
ویو ات
دیدم اجوما بهم گفت از این طرف منم دنبالش راه افتادم اتاقمو بهم نشون داد
اجوما. دخترم بزار قانونای اینجارو توضیح بدم
ات. هه قانون خدایاا بگو اجوما
اجوما . خب نباید با پسرا حرف بزنی
نباید فرار کنی
نباید لباس های لختی بپوشی
نباید اربابو عصبی کنی
و آخری نباید از حرفاش سرپیچی کنی
ات . اگه نکنم چی میشه
اجوما . تنبیهت میکنه
ات . خدایا کوک همچین آدمی بوده نمیدونستم
اجوما . من دیگه میرم دخترم راستی ۱ ساعت دیگع شام حاضره بیا پایین
ات . باشه
۱ ساعت بعد
رفتم پایین دیدم کوک نشته سر میز و دارن غذا رو میارن منم رفتم نشتم
با اینکه شرطا نرسیده بود ولی گذاشتم
۱۴.۹k
۲۶ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.