رُمٰآن ه آئ اکلىلئ مَح>>>🌸🍸🩷
رُمٰآن هآئ اکلىلئ مَح>>>🌸🍸🩷
مشخصآت رُمآن اکلىلی مَح🥹🫶🏻🩷
اسمِ اکلىلی رمان: «تدی کؤچؤلؤیی در بآرون🧸🪻»
تعداد قسمت هایی که رمان زیبامون داره: 5 قسمت🎐✨🩵
یه چیز اکلىلی راجب رمان هامون بهتون بگم که کیوتچه های مح هر رمان بعد از 5 قسمت تموم میشه و بعد از اتمام رمان اکلیلی مون یه رمان با یه موضوع دیگه شروع میشه و اینکه هر هفته یه رمان براتون تعریف میشه و امیدوارم اکلیلی بشیدددد✩>>>🥹🩷🫧🪽🫰🏻
(◍•ᴗ•◍)
«تدئ کؤچؤلؤیی در بارؤن🐰🩷»
رؤزی لؤنا درحال قدم زدن در بارون بود که یهو یه تدی کوچولویی رو زیر درختی که پر از شکوفه های نم خورده بود دید برق تو چشماش از برق ستاره ها هم بیشتر بود زود به طرف تدی کوچولو رفت و شکوفه های صورتی رو از روی سر تدی برداشت و انگار که اون تدی برای لونا یه خرس جادویی بود بازی کردن با تدی کؤچؤلومون لونا رو اکلیلی میکرد>>>✨
«از زبان لؤنا↓🍓»
از اون موقعی که اون تدی کوچولو رو از زیر درخت شکوفه های صورتی برداشتم انگار که یه سبد اکلیل ریختن روم!! 🤏🏻🥹
چیزی که لونا به خودش میگه:خب دیگه لونا به خودت بیا براچی انقدر با خودت حرف میزنی؟؟ برو این تدی گوگول مگول رو بشور دیگه داره زیر بارون از سرما یخ میزنه!! 😐
خلاصه که تدی رو بردم خونه و به مامانم نشون دادم . . . 🥹🌷🫶🏻🩷
«از زبان مادر لؤنا↓🛐»
وای لونا!! کجا بودی تو داشتم نگرانت میشدم، وایسا ببینم اون چیه دستت؟؟ 😮💨🩵🫧
لونا: مامان نگاه کن چه عروسک کیوتی از زیر درخت شکوفه های صورتی پیدا کردم! الانم میخوام برم بشورمش تا تمیز و خوش بو بشه تا وقتی شب پیش خودم میخوابونمش خوشبو باشه و بوی توت فرنگی و شکوفه های گیلاس بده🥹🍓🫶🏻
«از زبان تدی کؤچؤلؤ↓🌸»
خدای من!! عجب دست ادم کیوتی افتادم جوری کیوته که وایب اون شکوفه های صورتی که زیر بارون افتاده بود رو سرم رو میده>>>☁️🩷
تازه منو هم قراره ببره بشوره تا بوی توت فرنگی و شکوفه های گیلاس بدممم(ذووووقققق )🥹🧂🩷🫶🏻
«از زبان لؤنا↓🍡»
خب تدی کؤچولوی من الان دیگه تو کاملا بوی شکوفه میدی و شب بوی شکوفه اتاقم رو برمیداره🥺🩷🫶🏻
عامممم . . . عه سلام بابا از سرکار برگشتی؟؟🥹 🌈 نگاه کن چه عروسک کیوتی تو بارون پیدا کردمممم🥹🫶🏻🩵🩷
بابای لؤنا: سلام لونا؛ انقدر خستم که نمیدونی!! 💆🏻♂🫶🏻
مامان لؤنا: لونااا بیا عزیزم شام حاضره و به بابا هم بگو تا بیاد شام بخوریم🥹🩵🫰🏻🐰
لؤنآ: چشممم مامانیییی😍🩷🫶🏻
شب شد و لونا تدی کوچولو رو کنار بالشت نرم و گرمش گذاشت و خوابیددد😴🫶🏻🩷
رمآن اکلىلی ما هنوز ادامه داره فعلا بآیییی صافتولک هامممم🥹🩷🫶🏻🫧
مشخصآت رُمآن اکلىلی مَح🥹🫶🏻🩷
اسمِ اکلىلی رمان: «تدی کؤچؤلؤیی در بآرون🧸🪻»
تعداد قسمت هایی که رمان زیبامون داره: 5 قسمت🎐✨🩵
یه چیز اکلىلی راجب رمان هامون بهتون بگم که کیوتچه های مح هر رمان بعد از 5 قسمت تموم میشه و بعد از اتمام رمان اکلیلی مون یه رمان با یه موضوع دیگه شروع میشه و اینکه هر هفته یه رمان براتون تعریف میشه و امیدوارم اکلیلی بشیدددد✩>>>🥹🩷🫧🪽🫰🏻
(◍•ᴗ•◍)
«تدئ کؤچؤلؤیی در بارؤن🐰🩷»
رؤزی لؤنا درحال قدم زدن در بارون بود که یهو یه تدی کوچولویی رو زیر درختی که پر از شکوفه های نم خورده بود دید برق تو چشماش از برق ستاره ها هم بیشتر بود زود به طرف تدی کوچولو رفت و شکوفه های صورتی رو از روی سر تدی برداشت و انگار که اون تدی برای لونا یه خرس جادویی بود بازی کردن با تدی کؤچؤلومون لونا رو اکلیلی میکرد>>>✨
«از زبان لؤنا↓🍓»
از اون موقعی که اون تدی کوچولو رو از زیر درخت شکوفه های صورتی برداشتم انگار که یه سبد اکلیل ریختن روم!! 🤏🏻🥹
چیزی که لونا به خودش میگه:خب دیگه لونا به خودت بیا براچی انقدر با خودت حرف میزنی؟؟ برو این تدی گوگول مگول رو بشور دیگه داره زیر بارون از سرما یخ میزنه!! 😐
خلاصه که تدی رو بردم خونه و به مامانم نشون دادم . . . 🥹🌷🫶🏻🩷
«از زبان مادر لؤنا↓🛐»
وای لونا!! کجا بودی تو داشتم نگرانت میشدم، وایسا ببینم اون چیه دستت؟؟ 😮💨🩵🫧
لونا: مامان نگاه کن چه عروسک کیوتی از زیر درخت شکوفه های صورتی پیدا کردم! الانم میخوام برم بشورمش تا تمیز و خوش بو بشه تا وقتی شب پیش خودم میخوابونمش خوشبو باشه و بوی توت فرنگی و شکوفه های گیلاس بده🥹🍓🫶🏻
«از زبان تدی کؤچؤلؤ↓🌸»
خدای من!! عجب دست ادم کیوتی افتادم جوری کیوته که وایب اون شکوفه های صورتی که زیر بارون افتاده بود رو سرم رو میده>>>☁️🩷
تازه منو هم قراره ببره بشوره تا بوی توت فرنگی و شکوفه های گیلاس بدممم(ذووووقققق )🥹🧂🩷🫶🏻
«از زبان لؤنا↓🍡»
خب تدی کؤچولوی من الان دیگه تو کاملا بوی شکوفه میدی و شب بوی شکوفه اتاقم رو برمیداره🥺🩷🫶🏻
عامممم . . . عه سلام بابا از سرکار برگشتی؟؟🥹 🌈 نگاه کن چه عروسک کیوتی تو بارون پیدا کردمممم🥹🫶🏻🩵🩷
بابای لؤنا: سلام لونا؛ انقدر خستم که نمیدونی!! 💆🏻♂🫶🏻
مامان لؤنا: لونااا بیا عزیزم شام حاضره و به بابا هم بگو تا بیاد شام بخوریم🥹🩵🫰🏻🐰
لؤنآ: چشممم مامانیییی😍🩷🫶🏻
شب شد و لونا تدی کوچولو رو کنار بالشت نرم و گرمش گذاشت و خوابیددد😴🫶🏻🩷
رمآن اکلىلی ما هنوز ادامه داره فعلا بآیییی صافتولک هامممم🥹🩷🫶🏻🫧
۱۱.۸k
۲۴ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.