My stepdad or My love?!
My stepdad or My love?!
p¹⁰
جونگکوک: دردونه قلب من یکی یدونهی من، آخه فدای قلب مهربونت بشم یه مو از سر تو کم بشه که من میمیرم واست...
جونگکوک با گفتن جمله آخر سمت ا.ت میره کمرش رو میگیره سمت خودش میکشه و بوسهای روی پیشونی ا.ت میذاره...
جونگکوک:مگه آدم بدون نفس کشیدن میتونه طاقت بیاره که من بدون نفسم طاقت بیارم و زنده بمونم؟! ا.ت تو همهچیز منی، تو تمام وجود و روح منی، خودتو ازم دریغ نکن، منو از خودت دور نکن...
ا.ت دیگه مقاومت نکرد دستاش رو دور کمر جونگکوک حلقه کرد و بغلش کرد
ا.ت:بسه، خر شدم...
جونگکوک خنده ریزی کرد همونطور که موهای ا.ت رو نوازش میکرد گفت...
جونگکوک:من واقعیت رو گفتم و قصد گول زدنت رو ندارم، پرنسس
ا.ت:ولی کار ما اشتباهِ...
جونگکوک:عاشق شدن اشتباهِ؟از کی عاشق شده اشتباه شده؟!
ا.ت:....
جونگکوک:جوابی نداری، چون ما کار اشتباهی نمیکنیم، عاشق شدن اشتباه نیست، دوست داشتن اشتباه نیست، حتی اگه اشتباه هم باشه من میخوام تو بزرگترین اشتباه من باشی، اگر عاشق آدم نادرستی بشی اشتباهِ، ولی مگه تو یا من آدم نادرستی برای همدیگه هستیم؟! ما مکمل هم هستیم مثل شب و روز، مثل ماه و خورشید، ما بهتر از هرکس دیگه ای همدیگه رو درک میکنیم و میتونیم همدیگه رو آروم کنیم، تو آرامبخش روح منی...
جونگکوک پیشونیاش رو روی پیشونی ا.ت میذاره و چشماش رو میبنده، ا.ت دستش رو دور گردن جونگکوک حلقه میکنه، آروم لباشون روی همدیگه قرار گرفت و بوسه ای پر از احساسات رو شروع کردن، هیچکدوم نمیخواستن این بوسه تموم بشه میخواستن زمان متوقف بشه و تو همین حالت بمونن...چند دقیقهای گذشت که لباشون از هم فاصله گرفت، سینه هردو بسرعت بالا و پایین میشد و سعی میکردن نفساشون رو منظم کنند...
جونگکوک:امشب رو واقعا قشنگش کردی...
ا.ت لبخند ملایمی زد و بوسه کوچیکی روی گونه جونگکوک گذاشت....
ا.ت:خیلی دوستت دارم جئون جونگکوک
جونگکوک:من بیشتر از هرچیزی تو این دنیا دوستت دارم، جئون ا.ت....
امیدوارم دوسش داشته باشید 💜✨
حمایت یادتون نره قشنگای من ✨
شرط:۴۵لایک
#بی_تی_اس #بنگتن #آرمی #سناریو #فیک #جونگکوک
p¹⁰
جونگکوک: دردونه قلب من یکی یدونهی من، آخه فدای قلب مهربونت بشم یه مو از سر تو کم بشه که من میمیرم واست...
جونگکوک با گفتن جمله آخر سمت ا.ت میره کمرش رو میگیره سمت خودش میکشه و بوسهای روی پیشونی ا.ت میذاره...
جونگکوک:مگه آدم بدون نفس کشیدن میتونه طاقت بیاره که من بدون نفسم طاقت بیارم و زنده بمونم؟! ا.ت تو همهچیز منی، تو تمام وجود و روح منی، خودتو ازم دریغ نکن، منو از خودت دور نکن...
ا.ت دیگه مقاومت نکرد دستاش رو دور کمر جونگکوک حلقه کرد و بغلش کرد
ا.ت:بسه، خر شدم...
جونگکوک خنده ریزی کرد همونطور که موهای ا.ت رو نوازش میکرد گفت...
جونگکوک:من واقعیت رو گفتم و قصد گول زدنت رو ندارم، پرنسس
ا.ت:ولی کار ما اشتباهِ...
جونگکوک:عاشق شدن اشتباهِ؟از کی عاشق شده اشتباه شده؟!
ا.ت:....
جونگکوک:جوابی نداری، چون ما کار اشتباهی نمیکنیم، عاشق شدن اشتباه نیست، دوست داشتن اشتباه نیست، حتی اگه اشتباه هم باشه من میخوام تو بزرگترین اشتباه من باشی، اگر عاشق آدم نادرستی بشی اشتباهِ، ولی مگه تو یا من آدم نادرستی برای همدیگه هستیم؟! ما مکمل هم هستیم مثل شب و روز، مثل ماه و خورشید، ما بهتر از هرکس دیگه ای همدیگه رو درک میکنیم و میتونیم همدیگه رو آروم کنیم، تو آرامبخش روح منی...
جونگکوک پیشونیاش رو روی پیشونی ا.ت میذاره و چشماش رو میبنده، ا.ت دستش رو دور گردن جونگکوک حلقه میکنه، آروم لباشون روی همدیگه قرار گرفت و بوسه ای پر از احساسات رو شروع کردن، هیچکدوم نمیخواستن این بوسه تموم بشه میخواستن زمان متوقف بشه و تو همین حالت بمونن...چند دقیقهای گذشت که لباشون از هم فاصله گرفت، سینه هردو بسرعت بالا و پایین میشد و سعی میکردن نفساشون رو منظم کنند...
جونگکوک:امشب رو واقعا قشنگش کردی...
ا.ت لبخند ملایمی زد و بوسه کوچیکی روی گونه جونگکوک گذاشت....
ا.ت:خیلی دوستت دارم جئون جونگکوک
جونگکوک:من بیشتر از هرچیزی تو این دنیا دوستت دارم، جئون ا.ت....
امیدوارم دوسش داشته باشید 💜✨
حمایت یادتون نره قشنگای من ✨
شرط:۴۵لایک
#بی_تی_اس #بنگتن #آرمی #سناریو #فیک #جونگکوک
۱۱.۲k
۰۳ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.