دیدم ساعت 9وایییییییی تا الان خثابیده بودم سابقه نداشتم ر
دیدم ساعت 9وایییییییی تا الان خثابیده بودم سابقه نداشتم رفتم یه شلوار گشاد پوشیدم با یه هودی موهام باز کردم بهشون حالت دادم رفتم پایبن رسبدم وارد رستوران شدم
∆ا/تتتتتتت
با صدای لیسا پیداشون کردم رفتم سمتشو نشستم رو میز
✓چی میخوری
+یه شیک شکلاتی
∆^منم همینطور
✓خب پس منم شیک توت فرنگی باش
جنی رفت سفارش داد گرفت اومد
∆ا/ت با گوشبت یه عکس بگیر
+وایسا
دست کردم تو جیبم
+آخ گوشیم بالا جا موند برم بیام نخورینااااا تا بیام
رفتم تو سالن هوففف حال ندارم از پله برم بالا آسانسور زدم اومد پایین رفتم داخل زدم طبقه 19 تا اومد در آسانسور بستشه پای ینفر مانعش شد که در آسانسور باز شد اومد داخل اه این چندش اومد رو به روم وایساد در آسانسور بسته شد
سرم پایین بود که نزدیکم شد با صدای قدماش سرمو آوردم بالا که دیدم بین لبامون سر سوزن فاصلس خواست بیاد جلو تر ک رفتم عقب خوردم به دیوار آسانسور صورتش آورد جلو لبمو ببوسه ک در آسانسور باز شد خواستم برم ک دستش مانع رفتنم شد
-بیب نمیخوای به ددی حال بدی
اخم کردم دستشوزدم کنار
+من مث هرزه های دور ورت نیستم اوک بای
اومدم از آسانسور بیرون دست رو سینم گذاشتم قلبم تندتند میزد سریع رفتم گوشیمو آوردم بدو بدو رفتم پیشه بچه ها
✓مردی یکم زودتر بیای
+ببخشید دوزتان
همگی بگین سیببببببب
∆موزززززززززز
خندیدم ک دیدم
کاترین داره شیک شکلات شو میخوره
+نخورششششششششش پدصگ(داد)
کل جمعیت داخل رستوران برگشتن سمت ما سرخ شده بودم
✓ریدی ولی آب قطع
سرمو انداختم پایین
^آبروی چهارسالم و به چوخ دادی ا/ت خدا بگم چیکارت کنه
+ببشید (کیوت)
^پصگ خودت و کیوت نکننننن
+هیخ ببشید
^هعییییییییی باشه. ولی کیوت نشو ا/ت جان من
+بش(کیوت)
^ا/تتتـــــــــــــــت
+سرمو انداختم پایین شروع به خوردن شیک شکلاتم شدم به دور برم نکاه کردم دیدم یه دختره بااخم بهم زل زده.....
شرط پارت 5
لایک: 22
کامنت: 15
#فیک
#وانشات
∆ا/تتتتتتت
با صدای لیسا پیداشون کردم رفتم سمتشو نشستم رو میز
✓چی میخوری
+یه شیک شکلاتی
∆^منم همینطور
✓خب پس منم شیک توت فرنگی باش
جنی رفت سفارش داد گرفت اومد
∆ا/ت با گوشبت یه عکس بگیر
+وایسا
دست کردم تو جیبم
+آخ گوشیم بالا جا موند برم بیام نخورینااااا تا بیام
رفتم تو سالن هوففف حال ندارم از پله برم بالا آسانسور زدم اومد پایین رفتم داخل زدم طبقه 19 تا اومد در آسانسور بستشه پای ینفر مانعش شد که در آسانسور باز شد اومد داخل اه این چندش اومد رو به روم وایساد در آسانسور بسته شد
سرم پایین بود که نزدیکم شد با صدای قدماش سرمو آوردم بالا که دیدم بین لبامون سر سوزن فاصلس خواست بیاد جلو تر ک رفتم عقب خوردم به دیوار آسانسور صورتش آورد جلو لبمو ببوسه ک در آسانسور باز شد خواستم برم ک دستش مانع رفتنم شد
-بیب نمیخوای به ددی حال بدی
اخم کردم دستشوزدم کنار
+من مث هرزه های دور ورت نیستم اوک بای
اومدم از آسانسور بیرون دست رو سینم گذاشتم قلبم تندتند میزد سریع رفتم گوشیمو آوردم بدو بدو رفتم پیشه بچه ها
✓مردی یکم زودتر بیای
+ببخشید دوزتان
همگی بگین سیببببببب
∆موزززززززززز
خندیدم ک دیدم
کاترین داره شیک شکلات شو میخوره
+نخورششششششششش پدصگ(داد)
کل جمعیت داخل رستوران برگشتن سمت ما سرخ شده بودم
✓ریدی ولی آب قطع
سرمو انداختم پایین
^آبروی چهارسالم و به چوخ دادی ا/ت خدا بگم چیکارت کنه
+ببشید (کیوت)
^پصگ خودت و کیوت نکننننن
+هیخ ببشید
^هعییییییییی باشه. ولی کیوت نشو ا/ت جان من
+بش(کیوت)
^ا/تتتـــــــــــــــت
+سرمو انداختم پایین شروع به خوردن شیک شکلاتم شدم به دور برم نکاه کردم دیدم یه دختره بااخم بهم زل زده.....
شرط پارت 5
لایک: 22
کامنت: 15
#فیک
#وانشات
۵.۴k
۰۵ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.