تک پارتی ترسناک فناف
اشخاص
یونا
مامان
بابا
بگو بسم الله
داشتموفیلم ترسناک نگا میکردم درمورد فناف بود خیلی وحشتناک بود واقعا ترسید بودم خیلی گشنم شده بود رفتم نگا کنم که چه پیتزا فروشی هایی داخل این منطقه بازه اما تصمیم گرفتم حضوری برم که راحت تر باشه هرجا میرفتم بسته بود خلاصه که یه دونه پیتزا فروشی تو محله ما بود که همه ازش میترسیدن و میگفتن انیماترونیکاش زندن و جن دارن من کلا به این چیزا اعتقاد ندارم
داشتم ماشین رو خاموش میکردم که گوشیم زنگ خورد گوشیمو که دیدم اسم مامان نمایان شد جواب دادم
یونا:بله مامان
مامان یونا: دخترم این رستوران هست فدی فزبر پیزا اصلا نرو خطرناکه
یونا:باشه
قطع کرد
چه چرت و پرتایی میندازن تو گوش مردم وا
رفتم داخل یه خانم بهم خوش آمد گفت و جایی که باید سفارش میدادیم رو بهم گفت
کنار همون نیز یه انیماترونیک بود خیلی کنج کاو شدم داخلشو ببینم اجازه گرفتم و رفتم یه صندلی برداشتم
داشتم با دقت به ساختار داخلیش نگا میکردم که یه صدا شنیدم
یهو یه دست از توش اومد بیرون
و موهامو کشید و برد توی ربات
میدونم خیل بد شد ولی اولین فیک ترسناکم بود میشه تو کامنتا بهم پیشنهاد بدین
یونا
مامان
بابا
بگو بسم الله
داشتموفیلم ترسناک نگا میکردم درمورد فناف بود خیلی وحشتناک بود واقعا ترسید بودم خیلی گشنم شده بود رفتم نگا کنم که چه پیتزا فروشی هایی داخل این منطقه بازه اما تصمیم گرفتم حضوری برم که راحت تر باشه هرجا میرفتم بسته بود خلاصه که یه دونه پیتزا فروشی تو محله ما بود که همه ازش میترسیدن و میگفتن انیماترونیکاش زندن و جن دارن من کلا به این چیزا اعتقاد ندارم
داشتم ماشین رو خاموش میکردم که گوشیم زنگ خورد گوشیمو که دیدم اسم مامان نمایان شد جواب دادم
یونا:بله مامان
مامان یونا: دخترم این رستوران هست فدی فزبر پیزا اصلا نرو خطرناکه
یونا:باشه
قطع کرد
چه چرت و پرتایی میندازن تو گوش مردم وا
رفتم داخل یه خانم بهم خوش آمد گفت و جایی که باید سفارش میدادیم رو بهم گفت
کنار همون نیز یه انیماترونیک بود خیلی کنج کاو شدم داخلشو ببینم اجازه گرفتم و رفتم یه صندلی برداشتم
داشتم با دقت به ساختار داخلیش نگا میکردم که یه صدا شنیدم
یهو یه دست از توش اومد بیرون
و موهامو کشید و برد توی ربات
میدونم خیل بد شد ولی اولین فیک ترسناکم بود میشه تو کامنتا بهم پیشنهاد بدین
۳.۲k
۳۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.