عاشق یک نگاه
عاشق یک نگاه
خلاصه جیمین سفارشا رو میده و بعدم به این زوجای خوشبخت میگه😊
سرفه میکنه
# وات؟داداش جلو این همه نفر اینا ممکنه آرمی باشن
جیمین :نه نیستن وگرنه میومدن امضا بگیرن یا یه طور دیگه
جیهوپ:بسه دیگه اه حالا که سفارشارو دادن چیکار میخوای بکنی؟
شرط داره جیمین باید ببریمون شهر بازی
جیمین:برو بابا عمرا
ات و ته:پس ما هم عمرا
جیمین:خوب خوب باشه
ویو ات
بعد از اینکه بستنیا رو خوردیم یه دختره که آرمی بود اومد تو و اعضا رو دید از خوشحالی اومد و ازمون امضا گرفت و یکی یکی بغلمون کرد که بعد رسید نوبت ته وقتی بغلش کرد اعصابم خورد شد میخواستم بزنم لهش کنم اما جلوی خودمو گرفتم
دختره :ممنونم من هانا هستم
تهیونک تو بایس منی میشه ازت یه عکس داشته باشم؟
# عام آره حتما
دختره خیلی حال به هم زن بود وقتی عکس میگرفتن ته و بغل کرده بود و به من یه طوری نگاه میکرد بعدم لپشو بوس کرددددد
خلاصه جیمین سفارشا رو میده و بعدم به این زوجای خوشبخت میگه😊
سرفه میکنه
# وات؟داداش جلو این همه نفر اینا ممکنه آرمی باشن
جیمین :نه نیستن وگرنه میومدن امضا بگیرن یا یه طور دیگه
جیهوپ:بسه دیگه اه حالا که سفارشارو دادن چیکار میخوای بکنی؟
شرط داره جیمین باید ببریمون شهر بازی
جیمین:برو بابا عمرا
ات و ته:پس ما هم عمرا
جیمین:خوب خوب باشه
ویو ات
بعد از اینکه بستنیا رو خوردیم یه دختره که آرمی بود اومد تو و اعضا رو دید از خوشحالی اومد و ازمون امضا گرفت و یکی یکی بغلمون کرد که بعد رسید نوبت ته وقتی بغلش کرد اعصابم خورد شد میخواستم بزنم لهش کنم اما جلوی خودمو گرفتم
دختره :ممنونم من هانا هستم
تهیونک تو بایس منی میشه ازت یه عکس داشته باشم؟
# عام آره حتما
دختره خیلی حال به هم زن بود وقتی عکس میگرفتن ته و بغل کرده بود و به من یه طوری نگاه میکرد بعدم لپشو بوس کرددددد
۲.۷k
۲۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.