قرار بود ازش فاصله بگیری ولی الان رسما تو حلقت بود!!
قرار بود ازش فاصله بگیری ولی الان رسما تو حلقت بود!!
دستاتو رو سینش گذاشتی و فشار دادی تازه ازت دورشه ولی باعث شدی که باز بهت زل بزنه
-پرفسور این درست نیست
+جونگکوک!!خارج از دانشگاه نه پرفسورم نه امرسون!!
با سرگرمی خاصی نگاهت میکرد احساس میکردی جاذبه بینتون بیشتر از اون چیزی بود که تصور کنی!!
نگاهش به پایین کشیده شد که رد نگاهشو که دنبال کردی به سینه هات رسیدی که از پشت تیشرت نازکت به خوبی معلوم بود
سرخ شده بودی و خواستی خودت رو با دستات بپوشونی!
ولی جونگکوک سریعتر ازت بو. دستاتو بینتون حبس کرد فاصله لباتون فقط دو انگشت بود
پارت۶
دستاتو رو سینش گذاشتی و فشار دادی تازه ازت دورشه ولی باعث شدی که باز بهت زل بزنه
-پرفسور این درست نیست
+جونگکوک!!خارج از دانشگاه نه پرفسورم نه امرسون!!
با سرگرمی خاصی نگاهت میکرد احساس میکردی جاذبه بینتون بیشتر از اون چیزی بود که تصور کنی!!
نگاهش به پایین کشیده شد که رد نگاهشو که دنبال کردی به سینه هات رسیدی که از پشت تیشرت نازکت به خوبی معلوم بود
سرخ شده بودی و خواستی خودت رو با دستات بپوشونی!
ولی جونگکوک سریعتر ازت بو. دستاتو بینتون حبس کرد فاصله لباتون فقط دو انگشت بود
پارت۶
۲.۲k
۲۴ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.