یهو زنگ خونه خورد رفتم درو باز کردم
یهو زنگ خونه خورد رفتم درو باز کردم
سوهان: ات میشه حرف بزنیم
ات: بچه من الان میام
اعضا: باشه
درو بستم اومدم دست سوهان رو گرفتم بردم پیشه استخر کنار خونه تا باهم حرف بزنیم
ات: با چه رویییی اومدی اینجا
سوهان: لطفا به حرفام گوش کن
ات: ساکت شو من دیگه دادشی به اسم سوهان ندارم
سوهان: ات لطفا گوش کن
ات: نمی خوام برو
سوهان: ات تروخدا
جیمین: ات کجایی
ات: همینو میخواستی برو الان دعوا میشه
ات: جیمین من اینجام
جیمین: هی عوضی برو انور بهش دست نزن(بلند)
سوهان: به تو چه
جیمین: خفه شو
ات: اروم باشید ساکت الان بچه ها میشنون
سوهان: ات باید به حرفم گوش کنی
جیمین: چرا به دوسته من تجا*وز کردی عوضی
ات: باشه جیمین شی
سوهان:پس ات نمیای نه
ات: مگه مریضم با تو روانی بیام
جیمین: حالا گمشو
یهو سوهان سریع حمله کرد به جیمین هی همدیگه رو میزدن
ات: ول کنید همدیگه رو بچههههه ها بیایددددد(داد)
اعضا اومدن سوهان جیمین داشتن همدیگه رو تا سر حد مرگ همو میزدن اعضا هم داشتن جداشون میکردن
ات: بسه دیگه (داد)
بهو همه ساکت شدن و همه از همدیگه جدا شدن
ات: سوهان براچی به دوستم دست میزنی
سوهان: ات میخواستم با خوبی حلش کنم ولی نمیشه یا مثل بچه ادم میای میریم یا من یک بلایی سرت میارم
جیهوپ: چه زری زدی
ات: بمیرم بهتره تا تو رو ببینم
که یهو محکم بهم سیلی زد وقتی بهم سیلی زد سرم خورد به تیزی استخر اوفتادم داخله استخر
جیمین: عوضی اتتتتتتتتتت
نامجون: تو به چه جرئتی بهش دست زدی
شوگا: بادیگاردا بیاید ببریدش هروقت ات بیدار شد میارمش خودش تصمیم بگیره
بادیگاردا: چشم
جیمین شیرجه زد تو اب منو اورد بیرون به اورژانس زنگ زد تا اونا بیان یک پارچه گذاشت روسرم تا خون ریزیش بند بیاد و اورژانس اومد منو بردن اعضا هم با ماشین اومدن بیمارستان منو بردن اتاق عمل
سوهان: ات میشه حرف بزنیم
ات: بچه من الان میام
اعضا: باشه
درو بستم اومدم دست سوهان رو گرفتم بردم پیشه استخر کنار خونه تا باهم حرف بزنیم
ات: با چه رویییی اومدی اینجا
سوهان: لطفا به حرفام گوش کن
ات: ساکت شو من دیگه دادشی به اسم سوهان ندارم
سوهان: ات لطفا گوش کن
ات: نمی خوام برو
سوهان: ات تروخدا
جیمین: ات کجایی
ات: همینو میخواستی برو الان دعوا میشه
ات: جیمین من اینجام
جیمین: هی عوضی برو انور بهش دست نزن(بلند)
سوهان: به تو چه
جیمین: خفه شو
ات: اروم باشید ساکت الان بچه ها میشنون
سوهان: ات باید به حرفم گوش کنی
جیمین: چرا به دوسته من تجا*وز کردی عوضی
ات: باشه جیمین شی
سوهان:پس ات نمیای نه
ات: مگه مریضم با تو روانی بیام
جیمین: حالا گمشو
یهو سوهان سریع حمله کرد به جیمین هی همدیگه رو میزدن
ات: ول کنید همدیگه رو بچههههه ها بیایددددد(داد)
اعضا اومدن سوهان جیمین داشتن همدیگه رو تا سر حد مرگ همو میزدن اعضا هم داشتن جداشون میکردن
ات: بسه دیگه (داد)
بهو همه ساکت شدن و همه از همدیگه جدا شدن
ات: سوهان براچی به دوستم دست میزنی
سوهان: ات میخواستم با خوبی حلش کنم ولی نمیشه یا مثل بچه ادم میای میریم یا من یک بلایی سرت میارم
جیهوپ: چه زری زدی
ات: بمیرم بهتره تا تو رو ببینم
که یهو محکم بهم سیلی زد وقتی بهم سیلی زد سرم خورد به تیزی استخر اوفتادم داخله استخر
جیمین: عوضی اتتتتتتتتتت
نامجون: تو به چه جرئتی بهش دست زدی
شوگا: بادیگاردا بیاید ببریدش هروقت ات بیدار شد میارمش خودش تصمیم بگیره
بادیگاردا: چشم
جیمین شیرجه زد تو اب منو اورد بیرون به اورژانس زنگ زد تا اونا بیان یک پارچه گذاشت روسرم تا خون ریزیش بند بیاد و اورژانس اومد منو بردن اعضا هم با ماشین اومدن بیمارستان منو بردن اتاق عمل
۵.۴k
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.