💜سناریو💜
💜سناریو💜
🥳وقتی میرین شهربازی🥳
نامجون:
باخودش کتابشو میاره📖
میرین کلی وسیله سوار میشین🌉
تو کافه شهر بازی قهوه میخورین☕️
جین:
میرید ولی مثل بابا بزرگا غر میزنه که چرا اومدید🥲
شوگا:کلی خوش میگذره اما اولاش غز میزد که چرا از خوابش زده اومده شهر بازی😐☺️
جیهوپ:
برات کلی خوراکی میگیره🍭
بیشتر وسایل رو میرید🌉
اما خبر رسیده صداش گرفته از بس تو ترن هوایی داد زده😮💨🥲
جیمین:رفتین همه بازی هارو انجام دادید حتی برای بچه ها رو😐
و کلی خوش گذشت بهتون😁
تهیونگ:یونتان رو با خودش آورد بخاطر همین زیاد نتونستید بازی کنید🤣😒
جونگ کوک:همه ی بازی هارو رفتید 🌉
برات توی پارک شهر بازی اهنگ خوند🙂
کلا بچه پایه بود☺️
🥳وقتی میرین شهربازی🥳
نامجون:
باخودش کتابشو میاره📖
میرین کلی وسیله سوار میشین🌉
تو کافه شهر بازی قهوه میخورین☕️
جین:
میرید ولی مثل بابا بزرگا غر میزنه که چرا اومدید🥲
شوگا:کلی خوش میگذره اما اولاش غز میزد که چرا از خوابش زده اومده شهر بازی😐☺️
جیهوپ:
برات کلی خوراکی میگیره🍭
بیشتر وسایل رو میرید🌉
اما خبر رسیده صداش گرفته از بس تو ترن هوایی داد زده😮💨🥲
جیمین:رفتین همه بازی هارو انجام دادید حتی برای بچه ها رو😐
و کلی خوش گذشت بهتون😁
تهیونگ:یونتان رو با خودش آورد بخاطر همین زیاد نتونستید بازی کنید🤣😒
جونگ کوک:همه ی بازی هارو رفتید 🌉
برات توی پارک شهر بازی اهنگ خوند🙂
کلا بچه پایه بود☺️
۴.۷k
۲۸ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.