پارت ( ۱ ) دخترک عاشق و مافیای خشن
ا.ت : صبح با آلارم موبایلم از خواب بیدار شدم و رفتم دست و صورتم و شستم و روتین پوستی و کار های لازم رو انجام دادم و رفتم لباس عوض کردم و اومدم پایین صبحانه بخورم .
( علامت ا.ت + علامت پدر ا.ت & )
& صبح بخیر دخترم بشین صبحانه بخور
+ صبح بخیر *سرد
ا.ت : نشستیم سر میز صبحانه حالم از این پدر بهم میخورد که دخترش رو فقط بخاطر پول زیر*خواب مردم کرده خیلی ازش نفرت داشتم داشتم صبحانه میخوردم که گفت
&دخترم عزیزم ....
ا.ت نذاشت حرف بزنه و گفت
+ اولا من دختر تو نیستم دوما میدونم امشب دوباره میخوای من و زیرخواب ی نفر دیگه کنی ساعت چند اماده باشم ؟
& اوو خانم کیم چقد باهوش شدی رفتی ب مامانت ؟
+ اسم مامانم و ب زبون کثیفت نیار زر نزن فقط بگو ساعت چند تو که نمیخوای بی پول بمونی ؟
& ساعت ۸ اماده باش ی ماشین میاد دنبالت و اینکه یاد بگیر درست حرف بزنی
+ مگه برات مهمه که دختری ک زیر خواب مردمه از چجور الفاظی توی حرف زدنش استفاده میکنه
& ا.ت صبحانتو خودت زهرمار کردی نزار روی سگم بیاد بالا
+ من از وقتی ک با ت سر ی میز نشستم کل زندگیم زهرمار شد و اینکه فک نمیکنی خودت همین الانشم سگی
( از زبان راوی )
پدر ا.ت ی تو گوشی زد تو صورت ا.ت بی تربیت قصه ی ما و ا.ت هم از پله ها بالا رفت ( خونشون از این دوبلکس ها بوده دوستان 😎) رفت توی اتاقش و بغض گرفتش و عین بچه های ۳ ساله اشک تمساح میریخت
( علامت ا.ت + علامت پدر ا.ت & )
& صبح بخیر دخترم بشین صبحانه بخور
+ صبح بخیر *سرد
ا.ت : نشستیم سر میز صبحانه حالم از این پدر بهم میخورد که دخترش رو فقط بخاطر پول زیر*خواب مردم کرده خیلی ازش نفرت داشتم داشتم صبحانه میخوردم که گفت
&دخترم عزیزم ....
ا.ت نذاشت حرف بزنه و گفت
+ اولا من دختر تو نیستم دوما میدونم امشب دوباره میخوای من و زیرخواب ی نفر دیگه کنی ساعت چند اماده باشم ؟
& اوو خانم کیم چقد باهوش شدی رفتی ب مامانت ؟
+ اسم مامانم و ب زبون کثیفت نیار زر نزن فقط بگو ساعت چند تو که نمیخوای بی پول بمونی ؟
& ساعت ۸ اماده باش ی ماشین میاد دنبالت و اینکه یاد بگیر درست حرف بزنی
+ مگه برات مهمه که دختری ک زیر خواب مردمه از چجور الفاظی توی حرف زدنش استفاده میکنه
& ا.ت صبحانتو خودت زهرمار کردی نزار روی سگم بیاد بالا
+ من از وقتی ک با ت سر ی میز نشستم کل زندگیم زهرمار شد و اینکه فک نمیکنی خودت همین الانشم سگی
( از زبان راوی )
پدر ا.ت ی تو گوشی زد تو صورت ا.ت بی تربیت قصه ی ما و ا.ت هم از پله ها بالا رفت ( خونشون از این دوبلکس ها بوده دوستان 😎) رفت توی اتاقش و بغض گرفتش و عین بچه های ۳ ساله اشک تمساح میریخت
۷.۷k
۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.