P16
Daddy…
سریع به سمت جنگلی که گفتن کوک تصادف کرده رفتم وقتی رسیدم همه جا تاریک بود داشتم میرفتم جلو که یه چیزی جلو چشامو گرفت دم گوشم گف
-به نفعته خفه شی
منو اروم میبرم به یه جایی وایساد و چشام رو باز کرد و یهو کل جنگل روشن شد همه جا تزئین شده بود و کوک جلوم ایستاده بود با لبخند جلوم زانو زد و گفت
_پرنسسم قبول میکنی همیشه برای من بشی؟
با ذوق و اشک گفتم
+بلههههه
کوک بلند شد و بوسیدم و همه دست زدن…..
پایان…
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
چیه فک کردی تموم شده نه بابا حمایت کن که جاهای خوبش مونده بچه بدو😂🩴
سریع به سمت جنگلی که گفتن کوک تصادف کرده رفتم وقتی رسیدم همه جا تاریک بود داشتم میرفتم جلو که یه چیزی جلو چشامو گرفت دم گوشم گف
-به نفعته خفه شی
منو اروم میبرم به یه جایی وایساد و چشام رو باز کرد و یهو کل جنگل روشن شد همه جا تزئین شده بود و کوک جلوم ایستاده بود با لبخند جلوم زانو زد و گفت
_پرنسسم قبول میکنی همیشه برای من بشی؟
با ذوق و اشک گفتم
+بلههههه
کوک بلند شد و بوسیدم و همه دست زدن…..
پایان…
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
چیه فک کردی تموم شده نه بابا حمایت کن که جاهای خوبش مونده بچه بدو😂🩴
۷.۲k
۳۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.