پارت 14
در زدم و وارد اتاق رییس شدم ا / ت : جناب رییس ساعت 3 جلسه کاری دارین بخاطر پروژه شرکت لوازم خانگی
برای تبلیغ که قرار بود تنظیم کنیم و منشیشون زنگ زد جلسه رو برای ساعت 3 تنظیم کردن بهشون بگم میرین
چانیول :کیا هستن ... ا / ت : رییس شرکت و منشیشون و ... چانیول :اینو میدونم از شرکت خودمون کیا هستن
ا / ت : اها... خب شما رییس چانسو و اقای دو وکیل شرکت چانیول یهو برگشت و گفت:وکیل دیگه چرا میاد
ا / ت : خب برای تنظیم قرار داد و کارای اداری ... اها راستی منم همراهتون میام گفتین تو جلسات همراهتون باشم 😊. چانیول : لازم نکرده شما بیاین ا / ت : چرا رییس چانیول : من حرفم رو یکبار میزنم و چرا نباید توش بیاری خانم کیم بعدم یه لبخند دختر کشی زد دلم رفت ا / ت : ه..ه...ها ب.ب..بله چشم بهشون زنگ میزنم محل جلسه رو میپرسم و سریع درو بستم و دستم رو گذاشتم روی قلبم وای لعنتی چه یهو برام جذاب شد ...هی هی هی خفه شو ا / ت یادت که نرفته بدون اجازه اش بوسش کردی یکی زدم تو سرم و رفتم به شرکت زنگ زدم و
قرار توی کافه بود ....
از دید چانیول
بعد اینکه ا / ت از اتاق رفت .. دوساعت بعدش با چانسو مین وو به محل جلسه رفتیم که مین وو پرسید خانم کیم نیومدن منم گفتم نخیر بخاطر اینکه حواسشون به شما پرت میشه و دوباره مثل اون پروژه مجبوریم همه بی خوابی بکشیم مین وو : اها اوکی فقط دلم براش تنگ شده بود برای همین😏 (تیر خلاص) چانیول : بگیرم جرش بدم 😡😡😡 یه کاری میکنم دلت جر بخوره خوشم نمیاد ازت (بچه ها اینارو اروم گفتا) بعد کلی سرو کله زدن با
رییس اون شرکت جلسه ساعت 6 عصر تمام شد و مین وو رفت و منو چانسو رفتیم خونه لباسامونو عوض کردیمو رفتیم خونه سهون یکم از جمع پسرونه مون لذت ببریم .... پایان پارت 14
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #پست_جدید
برای تبلیغ که قرار بود تنظیم کنیم و منشیشون زنگ زد جلسه رو برای ساعت 3 تنظیم کردن بهشون بگم میرین
چانیول :کیا هستن ... ا / ت : رییس شرکت و منشیشون و ... چانیول :اینو میدونم از شرکت خودمون کیا هستن
ا / ت : اها... خب شما رییس چانسو و اقای دو وکیل شرکت چانیول یهو برگشت و گفت:وکیل دیگه چرا میاد
ا / ت : خب برای تنظیم قرار داد و کارای اداری ... اها راستی منم همراهتون میام گفتین تو جلسات همراهتون باشم 😊. چانیول : لازم نکرده شما بیاین ا / ت : چرا رییس چانیول : من حرفم رو یکبار میزنم و چرا نباید توش بیاری خانم کیم بعدم یه لبخند دختر کشی زد دلم رفت ا / ت : ه..ه...ها ب.ب..بله چشم بهشون زنگ میزنم محل جلسه رو میپرسم و سریع درو بستم و دستم رو گذاشتم روی قلبم وای لعنتی چه یهو برام جذاب شد ...هی هی هی خفه شو ا / ت یادت که نرفته بدون اجازه اش بوسش کردی یکی زدم تو سرم و رفتم به شرکت زنگ زدم و
قرار توی کافه بود ....
از دید چانیول
بعد اینکه ا / ت از اتاق رفت .. دوساعت بعدش با چانسو مین وو به محل جلسه رفتیم که مین وو پرسید خانم کیم نیومدن منم گفتم نخیر بخاطر اینکه حواسشون به شما پرت میشه و دوباره مثل اون پروژه مجبوریم همه بی خوابی بکشیم مین وو : اها اوکی فقط دلم براش تنگ شده بود برای همین😏 (تیر خلاص) چانیول : بگیرم جرش بدم 😡😡😡 یه کاری میکنم دلت جر بخوره خوشم نمیاد ازت (بچه ها اینارو اروم گفتا) بعد کلی سرو کله زدن با
رییس اون شرکت جلسه ساعت 6 عصر تمام شد و مین وو رفت و منو چانسو رفتیم خونه لباسامونو عوض کردیمو رفتیم خونه سهون یکم از جمع پسرونه مون لذت ببریم .... پایان پارت 14
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن #پست_جدید
۱۴.۲k
۲۵ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.