پارت117
#پارت117
شیطونکِ بابا🥺💜
برای اینکه بیشتر تح ریکش نکنم به دروغ گفتم:
_ نمیدونم داری از چی صحبت میکنی!!
+ چرا چرا اتفاقا خوب میدونی!!
بخاطر اون کارتم باید تنبیه بشی الان...
_ دیوونه نشو افراز
+ انقد بم نگو دیوونه
من حالم خوبهههه....
برای اینکه آرومش کنم دستمو روی صورتش کشیدم و با نرمی گفتم:
_ باشه ببخشید ، میخوای صحبت کنیم درموردش؟؟
دستمو گرفت و به سمت لبش برد ، روی انگشتم بو سه ای زد و تو یه حرکت بلندم کرد و نشوند روی پاش
+ حرفتو نمیخوام....
خودتو میخوام....
میشه با من باشی؟؟
با میل خودت....
دستمو محکم گرفته بود و اجازه هیچ حرکتی بهم نمیداد ، کاش قاصدک میومد تا دست از سرم برداره و ولم کنه
_ میخوای اذیتم کنی دوباره؟!
میخوای عذابم بدی؟!
منکه قبلا بهت گفتم این کاره نیستم آخه...
+ من اذیتت کردم؟! هه
منکه حتی اون شب....
به اینجای جملش که رسید سکوت کرد
موشکافانه نگاش کردم و گفتم :
_ اون شب چی؟!
از روی تخت بلند شد و دنبالش رفتم ، دستشو کشیدم و گفتم:
_ با توام میگم اون شب چی افراز؟
کلافه دستی لای موهاش کشید و زل زد تو چشمام
+ من اون شب باهات کاری نکردم غنچه.....
پارت شبونه🐾✨
شیطونکِ بابا🥺💜
برای اینکه بیشتر تح ریکش نکنم به دروغ گفتم:
_ نمیدونم داری از چی صحبت میکنی!!
+ چرا چرا اتفاقا خوب میدونی!!
بخاطر اون کارتم باید تنبیه بشی الان...
_ دیوونه نشو افراز
+ انقد بم نگو دیوونه
من حالم خوبهههه....
برای اینکه آرومش کنم دستمو روی صورتش کشیدم و با نرمی گفتم:
_ باشه ببخشید ، میخوای صحبت کنیم درموردش؟؟
دستمو گرفت و به سمت لبش برد ، روی انگشتم بو سه ای زد و تو یه حرکت بلندم کرد و نشوند روی پاش
+ حرفتو نمیخوام....
خودتو میخوام....
میشه با من باشی؟؟
با میل خودت....
دستمو محکم گرفته بود و اجازه هیچ حرکتی بهم نمیداد ، کاش قاصدک میومد تا دست از سرم برداره و ولم کنه
_ میخوای اذیتم کنی دوباره؟!
میخوای عذابم بدی؟!
منکه قبلا بهت گفتم این کاره نیستم آخه...
+ من اذیتت کردم؟! هه
منکه حتی اون شب....
به اینجای جملش که رسید سکوت کرد
موشکافانه نگاش کردم و گفتم :
_ اون شب چی؟!
از روی تخت بلند شد و دنبالش رفتم ، دستشو کشیدم و گفتم:
_ با توام میگم اون شب چی افراز؟
کلافه دستی لای موهاش کشید و زل زد تو چشمام
+ من اون شب باهات کاری نکردم غنچه.....
پارت شبونه🐾✨
۷.۳k
۳۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.