ادامه پارت قبل

سوهی:همه ساکت شدن و هیچ کس دیگه هیچ حرفی نزد...از جام بلند شدم و با خونسردی به رئیس نگاه کردم و گفتم:جناب رئیس واقعا رو حرفتون میمونید!؟

رئیس جمهور:من رو حرفم هستم خانم کیم...بهتون اعتماد دارم و باور دارم که میتونید...(با لبخند)
سوهی:ممنونم...پس من با اجازتون مرخص میشم
رئیس جمهور:بفرما...
سوهی:آقای کیم...ما الان رقیبیم...مواظب خودت باش(لبخند_میدونید دیگه لبخندش اینجا موذیه)...بریم جونگکوک
کیم هیچی نگفت و جونگکوک بلند شد و تا خواستیم بریم کیم گفت

کیم:تا جایی که میدونم فقط بالا مرتبه ها باید میومدن...آقای جئون اینجا چیکار میکنن

جونگکوک:اروم طوریکه سوهی بشنوه گفتم:بهت گفتم نباید بیام..ببین چیشد!
سوهی:آقای کیم همچنین گفته بودن هیچ بادیگاردی با خودتون نیارید...اما من میبینم که شما ۳تا بادیگارد با خودتون آوردید...
اما آقای جئون که جزو نیروهای ما هستند همچنین دستیار شخصی من است اون حق داره با من بیاد
مگه نه رئیس؟

رئیس جمهور:کاملا منطقی و درسته همچنین این جلسه واسه اینکه بهتر کارش رو یاد بگیره هم مفیده...کار خوبی کردید خانم کیم
آقای کیم این توقع رو ازتون نداشتم

سوهی:به کیم نگاه کردم و بهش ی پوز خند زدم و بعد برگشتم که بریم:بیا بریم آقای جئون
جونگکوک:بریم....

رئس جمهور به دستیارش:از شخصیت خانم کیم خوشم میاد...خانم با وقار و قوی و منطقی ای خیلی شجاعه و کار اشتباهی نمیکنه و میدونه چطور باید جواب بده...(با لبخند)
دستیارش:دقیقا همینطوره