آخرین بوسه ۱۰۰
و تمام مدت جونگ کوک برای اینکه آخرین لحظاتش بود که ات رو میدید
به ات نگاه می کرد تا ات اومد سوار آمبولانس بشه
جین جلوش رو گرفت
و آخر سر ات با کلی پررویی
سوار عقب آمبولانس شد و دست جونگ کوک
رو گرفت دکتر ها برای جونگ کوک ماسک اکسیژن زدن
و کیسه یخون هم بهش وصل کردن
ویو ات:
یکدفعه یاد خاطره ای افتادم
خاطره ی همون روزی که جین بهمون زنگ زده بود
جونگکوک اول با این مهمونی مخالفت کرد
ولی بعدش من...
گفتم که بریم همون موقع بی اختیار گفتم:
همه اینا تقصیر منه،اگه تو چیزیت شه بازم مقصرش منم، منم که اصرار کردم بیایم
این مهمونی اگه تو چیزیت شه هیچ وقت خودم رو نمی بخشم
جونگ کوک دست ات رو فشار داد و ماسکش
رو داد کنار و به سختی گفت:
نه اینا تقصیر تو نیست
و بعد ماسکش رو گذاشت رو صورتش و بعد دستش
رو کشید رو شیکم ات و شروع کرد
شیکم ات رو ناز کردن
این داستان ادامه دارد...💜
#جونگ_کوک
#فیک
به ات نگاه می کرد تا ات اومد سوار آمبولانس بشه
جین جلوش رو گرفت
و آخر سر ات با کلی پررویی
سوار عقب آمبولانس شد و دست جونگ کوک
رو گرفت دکتر ها برای جونگ کوک ماسک اکسیژن زدن
و کیسه یخون هم بهش وصل کردن
ویو ات:
یکدفعه یاد خاطره ای افتادم
خاطره ی همون روزی که جین بهمون زنگ زده بود
جونگکوک اول با این مهمونی مخالفت کرد
ولی بعدش من...
گفتم که بریم همون موقع بی اختیار گفتم:
همه اینا تقصیر منه،اگه تو چیزیت شه بازم مقصرش منم، منم که اصرار کردم بیایم
این مهمونی اگه تو چیزیت شه هیچ وقت خودم رو نمی بخشم
جونگ کوک دست ات رو فشار داد و ماسکش
رو داد کنار و به سختی گفت:
نه اینا تقصیر تو نیست
و بعد ماسکش رو گذاشت رو صورتش و بعد دستش
رو کشید رو شیکم ات و شروع کرد
شیکم ات رو ناز کردن
این داستان ادامه دارد...💜
#جونگ_کوک
#فیک
۷.۸k
۰۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.