پارت ۲۹
ا.ت : جرررر خیلی خب بفرما تو :/
کوک: خب وللش میخواستم بگم که......امممممم.چی میخواستم بگم؟ آها اره جیمین هیونگ زنگ زد گفت با هم بریم بیرون چون تو و دخترا پس فردا دانشگاه اون شروع میشه ( ا.ت با شیش تا دختر دیگه هم دانشگاهی ان)
ا.ت: عرررر راستی میگی حالا کجا میریم؟
کوک: شهربازی
ا.ت : عررر×۲ هورااااااااا ......وایسا ببینم.....لبااااس....حالا لباس چی بپوشم؟( مشکل همیشه دخترا)
کوک: یاااا ا.ت باز شروع نکن .یه چی بپوشم بریم دیگه.
ا.ت امممممممم .......خب اینو میپوشم (عکس لباس دخترا رو میذارم . اگر تونستم پسرا رو هم میذارم )
کوک هم لباسشو عوض کرد و منم ارایشمون کردم و موهامو چون کوتاه هست باز گزاشتم . کوک سوییچ رو برداشت و رفتیم پایین سمت ماشیییین کوک . سوار شدیم و راه افتادیم
پرش زمانی به وقتی که رسیدن:
ا.ت ویو:
وقتی رسیدیم همه اونجا بودن. اول از ترن هوایی شروع کردیم و رفتیم . بعدش رفتیم پشمک و موچی و بابلتی و.... گرفتیم و خوردیم و دوباره رفتیم سوار بازی ها شدیم . کلیییی خوش گذشت بهمون . بعدش هم که هممنون گشنمون شد رفتیم رستوران کیمچی و رامیون و ...... خوردیم و رفتیم سمت ماشینامون . همه توی پارکینگ شهربازی ماشینا رو پارک کرده بودن . موقع خدافظی که شد کوک گفت :
بچه ها برای فردا شب من کنسرت دارم . الان گفتم سوپرایزتون کنم . ۱۳تا صندلی VIP براتون رزرو کردم که بیاید . ساعت ۷:۳۰ اونجا باشید کنسرت ساعت ۸:۱۵ شروع میشه . شما زود تر بیاین تا برین سرجاتون و ....
یونگی : تو کی وقت کردی کنسرت بذاری؟
جین: تو که همش پیش ما بودی!...
جنی: راس میگه اوپا تو که همش اینجا پیش ما بودی
نامجون: آخه الان باید بگی کنسرت دارم؟ الان ساعت ۱شبه فردا چجوری میخوای بلند شی بری؟
جیمین: عههههه بس کنین بابا . باشه کوک مرسی که گفتی .
ا.ت: واااااای( داره ذوق میکنه) خوشحاللللم فردا برای چهارمین بار میام کنسرتت
کوک: چهارمین بار؟ مگه توی کنسرت های قبلی هم بودی؟
ا.ت: معلومه که بودم ناسلامتی ایدل مورد علاقمی هاااا
کوک: اوووووو پس من چه خوش شانسم که یه دختر به زیبایی تو همیشه تو کنسرتم بوده.......
ا.ت:( لواش گل انداخته و خجالت کشید )
انیونگ: میشه آنقدر چسمامتیک بازی در نیارین . حالم بهم خورد .
کوک: خب حالا بیخیال . پس دیگه فردا میبینمتون . آها آها راستی ته ته هیونگ و لیا نونا فردا اگر میشه دنبال ا.ت هم بییاین که تنها نیاد . چون من فردا ساعت۶ صبح میرم دیگه برای تمرین و....
ته: اوکی
کوک: خب دیگهههه خدافظظظظطط
ا.ت : خدافظظظظظظ
....................
سلاااام
یه پشه زشت آمده تو اتاقم نمیذاره دست فیکمو بنویسم هی میاد میشینه رو گوشیم و رو دست و بالم منم هی میخوام بکشمش نمیشه . 😂😂😂 بذارین من برم اینو بکشم بقیشو براتون میذارم .
من چه ادمین خوبیم . بدون هیچ شرت و چیزی براتون فیک مینویسم و تا جایی که دستم کمکم کنه براتون پارتای زیاد میذارم که زود تموم نشه خمار بمونین و وقتی میام براتون دو سه نایب پارت میذارم 😂😂 قدر بدونین 😐🥺😂😂😂😂😂 من برم اینو بکشم بیام......
کوک: خب وللش میخواستم بگم که......امممممم.چی میخواستم بگم؟ آها اره جیمین هیونگ زنگ زد گفت با هم بریم بیرون چون تو و دخترا پس فردا دانشگاه اون شروع میشه ( ا.ت با شیش تا دختر دیگه هم دانشگاهی ان)
ا.ت: عرررر راستی میگی حالا کجا میریم؟
کوک: شهربازی
ا.ت : عررر×۲ هورااااااااا ......وایسا ببینم.....لبااااس....حالا لباس چی بپوشم؟( مشکل همیشه دخترا)
کوک: یاااا ا.ت باز شروع نکن .یه چی بپوشم بریم دیگه.
ا.ت امممممممم .......خب اینو میپوشم (عکس لباس دخترا رو میذارم . اگر تونستم پسرا رو هم میذارم )
کوک هم لباسشو عوض کرد و منم ارایشمون کردم و موهامو چون کوتاه هست باز گزاشتم . کوک سوییچ رو برداشت و رفتیم پایین سمت ماشیییین کوک . سوار شدیم و راه افتادیم
پرش زمانی به وقتی که رسیدن:
ا.ت ویو:
وقتی رسیدیم همه اونجا بودن. اول از ترن هوایی شروع کردیم و رفتیم . بعدش رفتیم پشمک و موچی و بابلتی و.... گرفتیم و خوردیم و دوباره رفتیم سوار بازی ها شدیم . کلیییی خوش گذشت بهمون . بعدش هم که هممنون گشنمون شد رفتیم رستوران کیمچی و رامیون و ...... خوردیم و رفتیم سمت ماشینامون . همه توی پارکینگ شهربازی ماشینا رو پارک کرده بودن . موقع خدافظی که شد کوک گفت :
بچه ها برای فردا شب من کنسرت دارم . الان گفتم سوپرایزتون کنم . ۱۳تا صندلی VIP براتون رزرو کردم که بیاید . ساعت ۷:۳۰ اونجا باشید کنسرت ساعت ۸:۱۵ شروع میشه . شما زود تر بیاین تا برین سرجاتون و ....
یونگی : تو کی وقت کردی کنسرت بذاری؟
جین: تو که همش پیش ما بودی!...
جنی: راس میگه اوپا تو که همش اینجا پیش ما بودی
نامجون: آخه الان باید بگی کنسرت دارم؟ الان ساعت ۱شبه فردا چجوری میخوای بلند شی بری؟
جیمین: عههههه بس کنین بابا . باشه کوک مرسی که گفتی .
ا.ت: واااااای( داره ذوق میکنه) خوشحاللللم فردا برای چهارمین بار میام کنسرتت
کوک: چهارمین بار؟ مگه توی کنسرت های قبلی هم بودی؟
ا.ت: معلومه که بودم ناسلامتی ایدل مورد علاقمی هاااا
کوک: اوووووو پس من چه خوش شانسم که یه دختر به زیبایی تو همیشه تو کنسرتم بوده.......
ا.ت:( لواش گل انداخته و خجالت کشید )
انیونگ: میشه آنقدر چسمامتیک بازی در نیارین . حالم بهم خورد .
کوک: خب حالا بیخیال . پس دیگه فردا میبینمتون . آها آها راستی ته ته هیونگ و لیا نونا فردا اگر میشه دنبال ا.ت هم بییاین که تنها نیاد . چون من فردا ساعت۶ صبح میرم دیگه برای تمرین و....
ته: اوکی
کوک: خب دیگهههه خدافظظظظطط
ا.ت : خدافظظظظظظ
....................
سلاااام
یه پشه زشت آمده تو اتاقم نمیذاره دست فیکمو بنویسم هی میاد میشینه رو گوشیم و رو دست و بالم منم هی میخوام بکشمش نمیشه . 😂😂😂 بذارین من برم اینو بکشم بقیشو براتون میذارم .
من چه ادمین خوبیم . بدون هیچ شرت و چیزی براتون فیک مینویسم و تا جایی که دستم کمکم کنه براتون پارتای زیاد میذارم که زود تموم نشه خمار بمونین و وقتی میام براتون دو سه نایب پارت میذارم 😂😂 قدر بدونین 😐🥺😂😂😂😂😂 من برم اینو بکشم بیام......
۵.۰k
۱۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.