فیک تهیونگ ( اعذاب عشق)پارت۲۴
از زبان ا/ت
چاقو رو گذاشتم تو یه پلاستیک سیاه و دوباره به گشتن ادامه دادم که یه هارد پیدا کردم..ممکنه اطلاعات مهمی داشته باشه اونم گذاشتم توی پلاستیک سیاه اتاق رو مرتب کردیم و ازش خارج شدیم داشتم از پله ها پایین میومدم که جی یون جلوم سبز شد
گلوم خشک شد گفت : اینجا چه غلطی میکنی مگه نرفته بودی
گفتم : اومده بودم یه چیزی جا گذاشته بودم برش دارم همین
میخواستم از کنارش رد بشم که بازوم رو گرفت و گفت: مراقب رفتارات باش
بدون هیچ ترسی نگاش کردم و گفتم : تو هم کم منو تهدید کن چون ممکنه بر علیه خودت استفاده بشه
رفتم خونه چاقو و هارد رو نشون جینا و جونگ هیون دادم جینا گفت : چاقو یعنی ممکنه..
ادامه حرفش رو خودم زدم و گفتم : ممکنه برای همون شب باشه و این هارد هم فیلم های ناپدید شده اون روز
جونگ هیون گفت : بریم همین الان تحویل پلیس بدیم
گفتم : نه نمیشه جی یون گفت لیانا زندس اگر یه درصد هم درست باشه حاضرم هرکاری بکنم
جینا گفت : تو حرفش رو باور کردی ؟
بدون هیچ تردیدی گفتم : آره تنها حرفش بود که باور کردم.
جونگ هیون گفت : ا/ت بعد از اینکه متوجه زنده بودن یا نبودن لیانا شدی باید اینا رو تحویل پلیس بدی گل بده ؟
گفتم : گل میدم همین کار رو بکنم
( شب )
از زبان ا/ت
توی فکر بودم که به گوشیم پیام اومد باز کردم که با یه شماره ناشناس مواجه شدم پیامش رو باز کردم نوشته بود برای دیدن خواهرت بیا به آدرس زیر اما تنها
منه احمق هم بدون اینکه به این فکر کنم که یه تله هست فوری با همون لباسام یه تاب آستین حلقهای با شلوارک جین کوتاه از خونه زدم بیرون جینا زنگ زد و گفت که کجا میرم
منم با گفتن جایی میرم تماس رو قطع کردم
چاقو رو گذاشتم تو یه پلاستیک سیاه و دوباره به گشتن ادامه دادم که یه هارد پیدا کردم..ممکنه اطلاعات مهمی داشته باشه اونم گذاشتم توی پلاستیک سیاه اتاق رو مرتب کردیم و ازش خارج شدیم داشتم از پله ها پایین میومدم که جی یون جلوم سبز شد
گلوم خشک شد گفت : اینجا چه غلطی میکنی مگه نرفته بودی
گفتم : اومده بودم یه چیزی جا گذاشته بودم برش دارم همین
میخواستم از کنارش رد بشم که بازوم رو گرفت و گفت: مراقب رفتارات باش
بدون هیچ ترسی نگاش کردم و گفتم : تو هم کم منو تهدید کن چون ممکنه بر علیه خودت استفاده بشه
رفتم خونه چاقو و هارد رو نشون جینا و جونگ هیون دادم جینا گفت : چاقو یعنی ممکنه..
ادامه حرفش رو خودم زدم و گفتم : ممکنه برای همون شب باشه و این هارد هم فیلم های ناپدید شده اون روز
جونگ هیون گفت : بریم همین الان تحویل پلیس بدیم
گفتم : نه نمیشه جی یون گفت لیانا زندس اگر یه درصد هم درست باشه حاضرم هرکاری بکنم
جینا گفت : تو حرفش رو باور کردی ؟
بدون هیچ تردیدی گفتم : آره تنها حرفش بود که باور کردم.
جونگ هیون گفت : ا/ت بعد از اینکه متوجه زنده بودن یا نبودن لیانا شدی باید اینا رو تحویل پلیس بدی گل بده ؟
گفتم : گل میدم همین کار رو بکنم
( شب )
از زبان ا/ت
توی فکر بودم که به گوشیم پیام اومد باز کردم که با یه شماره ناشناس مواجه شدم پیامش رو باز کردم نوشته بود برای دیدن خواهرت بیا به آدرس زیر اما تنها
منه احمق هم بدون اینکه به این فکر کنم که یه تله هست فوری با همون لباسام یه تاب آستین حلقهای با شلوارک جین کوتاه از خونه زدم بیرون جینا زنگ زد و گفت که کجا میرم
منم با گفتن جایی میرم تماس رو قطع کردم
۱۰۹.۸k
۱۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.